ز دیده در دلم ای سرو دل ربا بنشین
نشیمنی است ز مردم تهی بیا بنشین
تو شاه حسنی و خلوت سرای توست دلم
هزار سال به دولت درین سرا بنشین
دو منزلند دل و دیده هر دو خانهٔ تو
چه حاجتست که من گویمت کجا بنشین
تو ماه مجلس ما شو به صد طرب گو شمع
به گوشهای رو و زاری کنان ز ما بنشین
خوشست صحبت شاه و گدا به خلوت انس
تو شاه محترمی با من گدا بنشین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از معشوق خود که او را به زیبایی و دلربایی تشبیه کرده است، دعوت میکند تا به دل او بیاید و در آن جا روزگار بگذراند. شاعر به زیبایی و لطافت معشوق اشاره میکند و میگوید که دلش خانهای خالی از مردم است و از معشوق میخواهد که در آن جا بنشیند. او همچنین از مقام والای معشوق یاد میکند و میگوید که دل و دیدهاش هر دو جایگاه او هستند. در ادامه، شاعر از لذت صحبت و همنشینی با معشوق میگوید و اشاره دارد که حتی اگر او را گدا بخواند، باز هم دوست دارد در کنار او باشد.
هوش مصنوعی: ای سرو زیبای دل ربای من، از چشمانم به درون قلبم بنشین. اینجا مکانی است خالی از انسانها، پس بیا و در کنارم قرار بگیر.
هوش مصنوعی: تو مانند بزرگترین و زیباترین گل هستی و دل من در این دنیای خصوصی و گرانقدر تو، تا هزار سال هم که شده، آماده است در کنار تو زندگی کند.
هوش مصنوعی: دل و دیده هر کدام به نوعی از تو میگویند و به تو وابسته هستند. چه نیازی است که به تو بگویم کجا باید انتظار تو را بکشم؟
هوش مصنوعی: تو در مجلس ما بدرخش و شادی بیافراز، در حالی که شمع در گوشهای روشن است و بیصدا به کناری بنشین و با دلتنگی ما را تماشا کن.
هوش مصنوعی: صحبت و دوستی با هر کسی، حتی با افراد عادی مثل گدا، لذتبخش است. در خلوت خود، تو به عنوان یک شاه محترم میتوانی با من، که به نوعی گدا هستم، بنشینی و گفتوگو کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش آمدی، ز کجا میروی؟ بیا بنشین
بیا که میکنمت بر دو دیده جا بنشین
همین که روی تو دیدیم، باز شد در دل
چه حاجت است در دل زدن، بیا بنشین
مرا تو مردم چشمی، مرو مرو ز سرم
[...]
بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین
چو چشم خود به سراپرده حیا بنشین
ز یاد چشم تو شیرین حکایتی دارم
برای خاطر ما یک نفس بیا بنشین
سبکروی ثمر نوبهار آزادی است
[...]
چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین!
به این شتاب کجا می روی؟ بیا بنشین!
خدات خیر دهد، آخر این چه انصاف است؟
به رغم غیر دمی هم به بزم ما بنشین!
تمام روز دو چشمم در انتظار تو بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.