حسن صدا از آن دهن غنچه فام تنگ
چون معنی لطیف بود در کلام تنگ
گل گل نموده عارضش از حلقه های زلف
چون جلوهٔ ستاره به هنگام شام ننگ
پیوسته باشدم به قفا چشم انتظار
سوزن صفت از آن سپرم ره به گام تنگ
چون با دل اهتزاز گشاید اسیر چرخ
یارب کسی مباد گرفتارم دام تنگ
شد رخنه رخنه سینه ام از یاد ابروش
جویا به تیغ تیز شکافد نیام تنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی چهره و صدای محبوب سخن میگوید. شاعر زیبایی صدا را با غنچه و سخنان لطیف مقایسه میکند و چهره محبوب را به ستارهای در هنگام شب تشبیه میکند. او به شدت مشتاق و چشمبهراه محبوب خود است و از وضعیت دشوار عاشقانهاش ابراز نارضایتی میکند. در پایان، شاعر از عذابی که به خاطر یاد محبوب در دلش ایجاد شده، میگوید و به وضوح از درد و غم ناشی از فراق محبوبش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: صدای زیبا از دهان غنچهای کوچک و رنگین میآید، همانطور که معنا و مفهوم لطیف در کلامی کوتاه و مختصر نهفته است.
هوش مصنوعی: رخسار او مانند گلی است که زلفهایش به دور آن حلقه زده و درخشش او مانند ستارهای است که در هنگام غروب نمایان میشود.
هوش مصنوعی: همواره با دقت و امید منتظر هستم تا نشانهای از آن کسی که شبیه سوزن است، پیدا کنم؛ زیرا در این مسیر تنگ، راه سختی را در پیش دارم.
هوش مصنوعی: وقتی دل شاداب و سرزنده باشد، انسان نباید به دامهای تنگ و خطرناک زندگی گرفتار شود. ای کاش کسی در چنین وضعیتی به دام نیفتد.
هوش مصنوعی: سینهام از یاد ابروهای تو پارهپاره شده است، دردی که به مانند تیغ تیز در آن نفوذ کرده و عمیقاً زخمزدهام کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زان می، که گر سرشکی ازان درچکد به نیل
صدسال مست باشد از بوی او نهنگ
آهو به دشت اگر بخورد قطرهای ازو
غرنده شیر گردد و نندیشد از پلنگ
کافور بار شد فلک و کوه سیمرنگ
وز کوه کرد روی سوی دشت غرم و رنگ
کهسار سیمرنگ شد و چرخ سیمگون
آبی زریر گون شده باده عقیق رنگ
چرخ کبود مانده برو ابر جای جای
[...]
ای گوهر زمین ز وقار تو برده سنگ
گوهر بر مکارم تو خوار همچو سنگ
چندین هزار کوه ، که اوتاد گیتی اند
از حلم تو ربوده ثبات و گرفته سنگ
اعلام تو ز چهرهٔ نصرت فشانده گرد
[...]
تا کی ز گردش فلک آبگینه رنگ
بر آبگینه خانه طاعت زنیم سنگ
بر آبگینه سنگ زدن رسم ما و ما
علت نهاده بر فلک آبگینه زنگ
رنگیم و با پلنگ اجل کار زار ما
[...]
آن شهریار عالم و عادل که روز جنگ
بر شیر و بر پلنگ کند کوه و بیشه تنگ
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.