معنیی گر هست با رند می آشام است و بس
چشم بیداری و به عالم گر بود جام است و بس
جاده ها دور از خرامش سینه چاک افتاده اند
کامیاب از پای بوس او لب بام است و بس
بهر دولت بگذرانی از چه بی آرام عمر
دولتی گر هست عمر من در آرام است و بس
قامتش از شیوه های دلبری مجموعه ایست
سرو را رعنایی از بالای اندام است و بس
باده نوشی بیشتر دل را گرفتارت کند
خط جام امشب به چشمم حلقهٔ دام است و بس
سعی بیجا خلق را قفل در روزی بود
بستگی در کارها جویا ز ابرام است و بس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به معانی عمیق عشق، زندگی و زیبایی میپردازد. او میگوید که اگر عشق و شراب وجود داشته باشد، همین کافی است. چشم بیدار و آگاهی کافیست که به عالم نگاه کنیم. در جادههای زندگی که دور از آرامش هستند، تنها با سجده بر پای محبوب میتوان کامیابی را یافت. به جای صرف کردن عمر در بیدلی و ناآرامی، باید آرامش را جستجو کرد. قد و قامت محبوبش به قدری زیباست که میتواند به سرو رعنایی تشبیه شود. همچنین میگوید که نوشیدن باده دل را به دام میاندازد و در نهایت تاکید میکند که تلاش بیهوده فقط میتواند انسان را گرفتار سازد و باید در کارها به مسیری درست توجه کرد.
هوش مصنوعی: اگر در دنیا چیزی وجود دارد، آن فقط نوشیدن با رند (شخص آزادیخواه) است و بس. و اگر در عالم چیزی واقعی است، آن تنها جامی (شراب) است و بس.
هوش مصنوعی: جادهها به خاطر اشتیاق و عشق به او به زمین افتادهاند و تنها دستاوردشان بوسه بر پای اوست، و دیگر هیچ.
هوش مصنوعی: زندگی کوتاه است و برای رسیدن به خوشبختی و آرامش باید تلاش کرد. اگرچه برخی در پی جلب توجه و ثروت هستند، اما آرامش واقعی در زندگی من، هدف اصلی است.
هوش مصنوعی: قد و قامت او مانند سرو است و زیباییاش تنها به خاطر ظرافت و دلرباییاش است.
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب بیشتر شما را گرفتار عشق میکند. خطی که در لب جام دیدهام، در چشم من به مانند حلقهای از دام است و تنها همین.
هوش مصنوعی: تلاش بیهوده مردم، همانند قفلی است که در روزی بسته شده و فقط در پی این است که از واقعیتهای زندگی با خبر شود و هیچ چیز دیگری جز استقامت و پایداری به آن مربوط نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و بس
کار او از پختهکاری وعده خام است و بس
داد دشنام دعاگویان، نمیداند که ما
مدعایی کز دعا داریم، دشنام است و بس
خوشدلم کز زهر ناکامی نباشد بهرهمند
[...]
از دل آگاه، در عالم، همین نام است و بس
چشم بیداری که دیدم، حلقهٔ دام است و بس
از لب خامش زبان واماندهٔ کام است و بس
بال از پرواز چون ماند آشیان دام است و بس
مرکز تسخیر دل جز دیده نتوان یافتن
گوشمینا حلقهای گر دارد آن جام است وبس
تا نفس باقیست نتوان بست بال احتیاج
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.