گنجور

 
جویای تبریزی

به سیر باغ خرامان شد آن نگار امروز

چه مایه فیض که اندوخت نوبهار امروز

دلم زدیدنش آبی که خورده بود امشب

فرو چکید زمژگان اشکبار امروز

بود زجوش تر و تازگی به روی هوا

چو خرده های گل آتشین شرار امروز

به رنگ جوهر تیغ از وفور حیرانی است

که پیچ و تاب دلم مانده برقرار امروز