زبزم غیر در ظاهر چه شد گر یار برگردد
چو مژگانش ز خود یارب دلش زاغیار برگردد
در آوازم اثر کرده است از بس ضعف تن بی او
صدای ناله ام حاشا که از کهسار برگردد
شوی با لطفش ار با خاک یکسان صاحب اقبالی
بود برگشته بختی آنکه از کس، یار برگردد
شمیم صد چمن زیبد غبار راه جولانش
به چشمم چون نگه زان گلشن رخسار برگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نمی بندد کمر هر کس کز او زنار برگردد
مباد آن روز کز من روی زلف یار بر گردد
زجان سیرست هر کس می نهد انگشت بر حرفم
به گرد راه گردد بخت چون از مار برگردد
در آن کشور که جنس من فشاند گرد راه از خود
[...]
رسد گر بر لبم جان، چون رسی، ناچار برگردد
بیا تا آفتابم از سر دیوار برگردد
چنان از خوی او شد برطرف آیین پیوستن
که با هم سربهسر ننهاده خط، پرگار برگردد
ز بس طبع جفا نازک شد از همراهی خویت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.