نمی بندد کمر هر کس کز او زنار برگردد
مباد آن روز کز من روی زلف یار بر گردد
زجان سیرست هر کس می نهد انگشت بر حرفم
به گرد راه گردد بخت چون از مار برگردد
در آن کشور که جنس من فشاند گرد راه از خود
غبارآلود خجلت یوسف از بازار برگردد
مرا بیمارداریهای چشمی ناتوان دارد
مسیحا از سر بالین من بیمار برگردد
بهل از من سپهر نیلگون آزرده دل باشد
چه زین خوشتر که از آیینه ام زنگار برگردد؟
محبت رشته شیرازه است اوراق خوبی را
بریزد گل اگر یک بلبل از گلزار برگردد
نگه چون پرتو خورشید در چشم آب گرداند
چو از نظاره آن آتشین رخسار برگردد
دورویه تیغ زد چندان که مهر عالم افروزش
برات خط نشد زان صفحه رخسار برگردد
اگر گل صائب آب روی خود در پای او ریزد
محال است این که از خاصیت خود خار برگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تبیین احساسات و وضعیت انسانی میپردازد. شاعر در ابیات مختلف، از ناتوانی و بیتابی خود در برابر معشوق سخن میگوید و به تجلی عشق و زیبایی پرداخته است. او از دشواریهایی که ایجاد میشود زمانی که معشوق از او دور میشود، نگران است و به این نکته اشاره میکند که اگر محبت و زیبایی از زندگی دور گردد، زندگی به حالت ناگوار و تلخی میگراید. همچنین، او با توصیفهای زیبا و تصویرسازیهای دلنشین، به قدرت عشق و دلتنگیهای ناشی از آن تاکید میکند. شعر در نهایت نشاندهنده ابدیت و عمق احساسات انسانی در مواجهه با معشوق است.
هوش مصنوعی: هر کسی که از راه راست و اصول اخلاقی دور شود، نمیتواند خود را به درستی حفظ کند. امیدوارم آن روزی نرسد که زیبایی و محبت معشوق از من دور شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که به کلمات من توجه کند و در مورد آنها فکر کند، از زندگیاش سیر شده و به سرنوشت خود فکر میکند. او مانند ماری است که از خطر دور میشود و به مسیر دیگری میرود.
هوش مصنوعی: در آن دیاری که مانند من کسی وجود ندارد، راهها پر از غبار میشود و این غبار باعث میشود که یوسف از شرم نتواند به بازار برگردد.
هوش مصنوعی: من بیمارم و چشمان ناتوانم مرا رنج میدهند، اما شاید مسیحا از کنار بستر من برگردد.
هوش مصنوعی: آیا برای سپهر نیلگون بهتر از این وجود دارد که دلخور باشد؟ در حالی که از من زنگاری به آینه برگردد.
هوش مصنوعی: محبت مانند رشتهای است که موجب میشود زیباییها همیشه در کنار هم باشند؛ اما اگر یک بلبل از باغ گل فرار کند، آن زیباییها از هم پراکنده میشوند.
هوش مصنوعی: زمانی که نوری مانند نور خورشید بر روی آب بتابد، آب آن نور را منعکس میکند. وقتی که کسی آن چهرهی زیبا و آتشین را نگاه میکند و سپس به طرف دیگر برگردد، این نور باز هم در ذهنش باقی میماند.
هوش مصنوعی: تیغِ دورو به شدت میزند، بهطوریکه نوری که به جهان میتابد، نمیتواند از اثر آن بر روی چهرهاش کم شود و تصویر او نمیتواند محو شود.
هوش مصنوعی: اگر گلی بر روی خود آب بریزد، نمیشود که به خاطر این عمل، خاصیت و ویژگی خود را از دست بدهد و تبدیل به خار شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رسد گر بر لبم جان، چون رسی، ناچار برگردد
بیا تا آفتابم از سر دیوار برگردد
چنان از خوی او شد برطرف آیین پیوستن
که با هم سربهسر ننهاده خط، پرگار برگردد
ز بس طبع جفا نازک شد از همراهی خویت
[...]
زبزم غیر در ظاهر چه شد گر یار برگردد
چو مژگانش ز خود یارب دلش زاغیار برگردد
در آوازم اثر کرده است از بس ضعف تن بی او
صدای ناله ام حاشا که از کهسار برگردد
شوی با لطفش ار با خاک یکسان صاحب اقبالی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.