زبان تیغ تو در حشر عذرخواه من است
شهید عشقم و لب تشنگی گواه من است
نشست تا به رخت گرد خط همی نالم
که آه از اثر آه صبحگاه من است
بلند گشته چنان شهرت نکویی او
که آفتاب پرستار روی ماه من است
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
زبان تیغ تو در حشر عذرخواه من است
شهید عشقم و لب تشنگی گواه من است
نشست تا به رخت گرد خط همی نالم
که آه از اثر آه صبحگاه من است
بلند گشته چنان شهرت نکویی او
که آفتاب پرستار روی ماه من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منم که گوشهٔ میخانه خانقاهِ من است
دعایِ پیرِ مغان وردِ صبحگاهِ من است
گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک
نوایِ من به سحر آهِ عذرخواهِ من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
[...]
منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است
گواه صدق درین دعوی اشک و آه من است
حریم دیر مغان را گرفته خانقهم
خم شراب کهن پیر خانقاه من است
گرم ز مهر تو مانع نگشت موی سفید
[...]
مگر زمانه اسیر کمند آه من است
که باز بالش امید تکیه گاه من است
ز دیدن هوس، پاک بین شود چون عشق
دمی که حسن تو آلوده ی نگاه من است
صحیفه ای که نگردد به آب رحمت پاک
[...]
اگر چه بالش خورشید تکیه گاه من است
شکستگی گلی از گوشه کلاه من است
عجب نباشد اگر شعر من بود یکدست
که عمرهاست کف دست تکیه گاه من است
ز شعرهای ترم گرم این چنین مگذر
[...]
منم که مهر نبی و ولی پناه من است
دعای نایب حق ورد صبحگاه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمد اللّه
گدای خاک ره دوست پادشاه من است
ز وصل او نشکیبم گرم به تیغ زنند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.