چون ماه من به جانب لب ساغر آورد
خورشید نقل بزم وی از اختر آورد
هان نقل زاخترش سزد و باده زآفتاب
چون ماه من به جانب لب ساغر آورد
شکر فروش لعل وی آمد چو در سخن
از حسرت آب در دهن شکر آورد
عنبر فشان کلاله همی بشکند به دوش
تا روسیاهی از شکنش عنبر آورد
زیور کند ز اطلس و من خوشتر آیدم
کو رو به من برهنه تن از زیور آورد
در بستر آنکه برد چو او سرو سیمبر
پر از هزار خرمن گل بستر آورد
از مادر این چنین پسر آید بر پدر
حق مرحمت بهر پدر و مادر آورد
لیکن ازو دریغ که گفت دروغ خلق
از سادهلوحیاش همه را باور آورد
دیشب چو مست گشت به من گفت هفتهایست
کاندر برم یکی سمن و عبهر آورد
گویند فلان امیر اسیر کمند توست
گر برخورد ز سیم تو بهرت زر آورد
هر روز برتن تو خز و پرنیان کند
هر شام بهر تو می و رامشگر آورد
من آنچه رای مینهم امروز بایدم
اندیشه از دمی که رخم خط برآورد
هر مرد را که نیست به گنج آگهی ز رنج
وقت آیدش که چرخ اسف بیمر آورد
گفتم بتا کلام تو نمرود فرعنت
جان خلیل خویش پر از آذر آورد
کم تجربت جوانی و رندان پرفنند
کآهنگشان به مجلس رقص اختر آورد
هستند فرقهای که به روم از قلندری
افسونشان به ره پسر قیصر آورد
این وعدها که داده امیریت دلفریب
بیپا شود چو با تو شبی بر سر آورد
با ساغر سفال گدایی چو من بساز
کاین گل شکستها به کیی ساغر آورد
فی الجمله نقصی ار بود اوضاع را مرنج
تکمیل آن مدیح مهین داور آورد
سرهنگ شاه خان ملک منزلت حسین
کافلاک سجدهاش به تراب درآورد
یک ذره از وقار وی ار بر فلک نهند
صد جا شکست بر کمر محور آورد
بخ له آن حدیقه که این دوحه پرورد
طوبی له آن درخت که چونین برآورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل به ستایش ماه و زیبایی او میپردازد و تصاویری از بزم و شادی و زیباییهای طبیعی را به تصویر میکشد. شاعر به ارتباط زیبایی و عشق اشاره میکند و حسرتها و تأثیراتی که از این عشق بر دل میگذارد را بیان میکند. او از شراب و باده و میگساری به عنوان نمادهایی از لذت زندگی یاد میکند و به عشق و زیباییهای دنیوی اشاره دارد. در پایان، او به عظمت و مقام انسانی و تأثیراتی که بر زندگی دیگران دارد، توجه میکند و از این رهگذر، به زیبایی دنیا و دوستیها میپردازد.
هوش مصنوعی: زمانی که محبوب من با لبانش به سوی لیوان اشاره کرد، خورشید هم خبر خوش بزم او را از میان ستارهها آورد.
هوش مصنوعی: باید بگویم که گفتن داستان یک ستاره و نوشیدنیای که از آفتاب آمده، زیبا و جذاب است. مثل ماه من که به آرامی به سمت لبه ظرفی برای نوشیدن میآید، این تصاویر ذهن را پر از احساس تازگی و زیبایی میکند.
هوش مصنوعی: شکر فروش وقتی که از زیبایی لعل (رنگ یا جواهر قرمز) او صحبت میکرد، در دلش حسرت آب دهانش را به خاطر شکر به یاد آورد.
هوش مصنوعی: عطر خوشی که در کلاه از عنبر وجود دارد، باعث میشود که اگر کسی آن را به دوش بگذارد، سایهای از بدی و ننگ را به خود بگیرد و آن عطر دلپذیر را با خود داشته باشد.
هوش مصنوعی: زیور از پارچهای لطیف و زیبایی درست شده است، اما من از کسی که با وجود زیباییهایش، بدون زیور و با چهرهای طبیعی به من مینگرد، بیشتر خوشم میآید.
هوش مصنوعی: در تختگاهی که او مانند سروی بلند و زیبا است، پر از خوشههای گل و عطر است و به آنجا زیبایی و شکوه میبخشد.
هوش مصنوعی: از مادر چنین پسر متولد میشود و برای پدرش نیکی و محبت از سوی پدر و مادر به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: با این حال، افسوس که او دروغی گفت و مردم به خاطر سادگیاش به آن ایمان آوردند.
هوش مصنوعی: دیشب وقتی که او مست بود، به من گفت که هفتهای میشود که در خانهام یک گلی از نوع سمن و عطر خوش آوردهاند.
هوش مصنوعی: میگویند که فلانی، امیر، در دام محبت و魅ورت افتاده است، و اگر چهرهی زیبایت را ببیند، تمام ثروتش را به پای تو میریزد.
هوش مصنوعی: هر روز زیبا و با شکوه به تو لباسهایی گرانبها میپوشانند و هر شب برای تو شراب و نوازندگان میآورند.
هوش مصنوعی: من باید درباره آنچه امروز میگویم، از زمانی که چهرهام نشان خاصی پیدا کرد، بیشتر فکر کنم.
هوش مصنوعی: هر فردی که از ارزش گنج و زحماتش آگاهی ندارد، زمانی متوجه میشود که زندگی چرخشهای سخت و ناگواری برایش به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: به معشوق گفتم که سخن تو مانند نمرود است و خشم و قدرتش جان ابراهیم را میسوزاند و در دل او آتش انداخته است.
هوش مصنوعی: جوانی تو کم تجربه است و افرادی که از شیطنتهای زندگی آگاهی دارند، میدانند که چطور باید در مجالس شاد و رقص و خوشحالی، فضایی پر از نشاط و شادی ایجاد کنند.
هوش مصنوعی: گروهی وجود دارند که با جاذبه و جذابیت خاص خود، حتی پسر قیصر را از روم به دنبال خود کشاندهاند.
هوش مصنوعی: این وعدهای که به تو دادهام، سبب میشود که دلربایی و جذابیت تو از بین برود، هنگامی که شبی در کنار تو باشم و گفتگویی داشته باشیم.
هوش مصنوعی: با کاسهای از سفال مانند من، بساز، چون این گلهای شکسته را که کسی به کاسه نمیآورد.
هوش مصنوعی: اگر در اوضاع نقصی وجود دارد، ناراحت نشوید؛ چرا که برای تکمیل آن، ستایش بزرگ و شایستهای وجود دارد.
هوش مصنوعی: سرهنگ شاه خان به خاطر جایگاه و منزلت حسین کافلاک، به قدری به او احترام میگذارد که حتی سرش را به خاک میساید و بر او سجده میکند.
هوش مصنوعی: اگر حتی یک ذره از وقار او را به آسمان ببریم، صد بار کمر زمین به خاطر آن خواهد شکست.
هوش مصنوعی: به باغی شاداب و سرسبز خوش آمدید که این درخت خوشبو و پربار در آن رشد کرده است. چه نعمتی است این درخت که چنین رشد و ثمری داشته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ازگل همی نگارم سنبل برآورد
هرگز گلی که دید که سنبل برآورد
برگل هر آنچه آورد از سنبل آن نگار
نغز آورد جو خویستن و دلبر آورد
دارد به توده عنبر و دارد به رشته دُرّ
[...]
ترسم که وعده های تو عمرم سرآورد
آوخ که عشوه تو ز پایم درآورد
ما رخت عشق خود زبر آسمان بریم
گرمان همای وصل تو زیر پرآورد
از عشق تو بشکرم کز روی حسن عهد
[...]
کلک تو سر به بلعجبیها بر آورد
هر چه آورد از آن دگر خوشتر آورد
پی بر بساط روم نهد نقش چین کند
سر در شب سیاه نهد اختر آورد
باشد میان ببسته بقصد سپاه بخل
[...]
چون وقت شد که کشت امیدم برآورد
از خوشه برق حادثه ای سر برآورد
صد گونه انقلاب درین بحر اگر رسد
خس را نمی برد که گهر سر برآورد
صد گلبن امید من از ریشه کند چرخ
[...]
هر کس ز قید تن دل روشن برآورد
اخگر برون ز توده خاکستر آورد
دست از طلب مکش که سمندر ز جذب عشق
از بال وپر بهم زدن آتش برآورد
چشمی که ساخت سرمه عبرت منورش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.