شمارهٔ ۶۱
بی جمالت صوت مطرب مایه درد و غم است
بی رخ گل نغمه بلبل نفیر ماتم است
کی به قانون طرب گردد مرا آهنگ راست
اینچنین کز بار دل چون چنگ پشت من خم است
بر رخت خوی هست عکس قطره های اشک من
یا چکیده بر سمن باران و برگل شبنم است
درد هجران را نباشد نسبتی با رنج مرگ
درد هجران روزگاران رنج مردن یکدم است
هر طبیبی راکه پرسیدم علاج عشق گفت
درد عاشق بی مداوا داغ او بی مرهم است
خانه ام را سقف غم دیوار محنت در بلاست
کس چنین خانه ندیده تا بنای عالم است
عاشقان بسیار داری گر چه جامی از همه
کم بود در دام تو چون او گرفتاری کم است
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...