همیدهد خبر از گل نسیم صبحدمی
ز گشت باغ میاسا به عذر بیدرمی
به دست اگر درمت نیست کن به باده گرو
قبای محترمیّ و کلاه محتشمی
به پیش ناوک غم هر گلی کنون سپریست
چرا چنین هدف ناوک هزار غمی
شکوفه بین و بنفشه به باغ و یادآور
ز روز موی سفیدی و عهد پشت خمی
عربنژاد مهی راه من زد ای مطرب
ترانهای بسرا حسب حال این عجمی
به بانگ چنگ بگو کای به رخ چراغ حرم
فَذاکَ روحی و قَلْبی وَ اِنْ اَبَحْتَ دَمی
به هرچه طبع تو مایل شود ز لطف و ستم
فَذاکَ غایَةُ قَصْدی وَ مُنتَهَی هِمَمی
چراست سوی تو روی جهانیان شب و روز
اگر نه قبله آفاق و کعبه حرمی
فراقنامه جامیست این نوشته که کرد
به نوکّ هر مژه از رشحه جگر قلمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و عشق به گل و طبیعت است. شاعر از نسیم صبح و گلها سخن میگوید و به زیبایی باغ اشاره میکند. او همچنین به دلتنگی و غمهایی که انسانها تجربه میکنند، پرداخته و به یاد روزهای گذشته و پیری اشاره میکند. شاعر با استفاده از موسیقی و شعر، احساسات خود را بیان کرده و خواستار توجه مردم به زیباییها و عشق است. او میپرسد چرا همه به سوی معشوق روی آوردهاند، اگر نه اینکه او مرکز عشق و آرزوهاست. در نهایت، شاعر ذکر میکند که این نوشته، یادداشتی از دل و احساسات اوست.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی از گل خبر میآورد و به باغی که نمیتواند بیدار شود، میگوید که به خاطر کمبود پول و امکانات، نباید امیدی به شکوفایی داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر به دستت چیزی ندارید، با نوشیدنی گرانبها، لباس و کلاه باارزشت را به گرو بگذار.
هوش مصنوعی: هر گل که اکنون وجود دارد، در برابر تیر غمها پناهی دارد. اما چرا این تیر، هزار غم را هدف قرار داده است؟
هوش مصنوعی: شکوفه و گل بنفشه را در باغ ببین و به یاد بیاور که روزی موهایت سفید خواهد شد و به یاد عهدی که با خود بستهای.
هوش مصنوعی: ای مطرب، من را در مسیر عربزادگان قرار دادهای. پس یک ترانه بر اساس حال و وضعیت من، که غیربومی هستم، بخوان.
هوش مصنوعی: به صدای چنگ بگو که ای روشنی بخش حرم، جان و دل من فدای توست و اگر خونم را هم بخواهی، ابایی ندارم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که به آن متمایل باشی، چه در زمینه نیکی و چه در زمینه ستم، آن هدف و آرزوی نهایی من است.
هوش مصنوعی: چرا مردم شب و روز به سوی تو روی میآورند، اگر تو قبله گاه جهانیان و مکان مقدس آنها نیستی؟
هوش مصنوعی: این نوشته از طرف کسی است که در دوری و جدایی قرار دارد و احساساتش را با دقت و با قلمی از دلش بیان کرده است. هر کلمه و جملۀ آن از عمق وجودش برآمده و نشاندهنده عواطف شدید اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا تو جان عزیزی و یار محترمی
به هر چه حکم کنی بر وجود من حکمی
غمت مباد و گزندت مباد و درد مباد
که مونس دل و آرام جان و دفع غمی
هزار تندی و سختی بکن که سهل بود
[...]
سزد که سجده کنند، ای برهمن عجمی
همه بتانت که محراب چشم هر صنمی
در آب و آینه بینی همیشه صورت خویش
که آفتاب پرستی و بت پرستی همی
همه ولایت روی تو یاغی ست مگر
[...]
ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
کجاست پیک صبا گر همیکند کرمی
قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
چو شبنمی است که بر بحر میکشد رقمی
بیا که خرقه من گر چه رهن میکدههاست
[...]
جمال غرة عینی رایت فی سلمی
فزاد بهجة قلبی و زال لی المی
رایت غرة وجه الحبیب، قلت: سلام
فقال لی : و علیک السلام، یابن عمی
جان سروری چشم مردمی
گنج خوشدلی بحر خرمی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.