فصل بهار شد بگشا چشم انتباه
در خط سبزه و ورق لاله کن نگاه
بین خط سبز سبزه که هر تازه حرف ازان
چون بر کمال صنعت صانع بود گواه
لاله کش از میان الفی برزده ست سر
دارد برای نفی سوی شکل لا اله
خواهی که سر حشر شود منکشف تورا
عریان ز گل برآمده بین شاخ هر گیاه
درحال بی قراری عالم اگر تو را
هست اشتباه برلب جو کن قرارگاه
در آب جو تشابه امثال را ببین
زانجا قیاس گیر بقای جمال و جاه
جامی چو نیست نعت بقا جز خدای را
زین پس بجز فنای خود اندر خدا مخواه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با من به شابهار به سر برد چاشتگاه
ماه من آنکه رشک برد زود و هفته ماه
گفت: این فراخ پهنا دشت گشاده چیست
گفتم: که عرضه گه شه بیعدد سپاه
گفتا: چه خوانم این شه آزاده را بنام ؟
[...]
گر شوم بودتی بغلامی بنزد خویش
با ریش شوم تر ببر ما هر آینه
بر وی تو بروشنی از مهر و ماه به
زلفین تو ببوی ز مشک سیاه به
تو چون بنفشه ای و دگر نیکوان چو کاه
دانی هر آینه که بنفشه ز کاه به
گر من دل کسی بنوازم مشو ز جای
[...]
دهقان بی ده است و شتربان بی شتر
پالان بی خر است و کلیدان بی تزه
انصاف من بده که همی خواهم از تو داد
زیرا که بر سخن توئی امروز پادشاه
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.