شمارهٔ ۳۰۰
حادی عشق اگر راز تو گوید به جبل
باشد از نقص جبل گر نکند رقص جمل
هرکه از ذکر جمالت چو جمل رقص نکرد
منهش نام کالانعام کزان هست اضل
کی کند ری چو زاهد ترش از تلخی عیش
مرد عارف که بود غرقه دریای عسل
چو دهی وعده به تأکید و قسم حاجت نیست
کان ایقان بود از لعل لبت لیت و لعل
لذت گفته مجنون نشناسد هرگز
هرکه در عشق غزالان نسروده ست غزل
جهل کوران حرم بین که محمد حاضر
طالب نور هدی از رخ لاتند و هبل
جامی از مدرسه اسرار حقیقت مطلب
که درین مسئله ذوقی ندهد بحث و جدل
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...