ساقیا می ده که صحرا سبز و بستان خرم است
توبه ای کامروز نشکسته ست در عالم کم است
از زجاجی جام می ریزد ز یکدیگر فرو
گرچه همچون سنگ اساس توبه ما محکم است
یاد کن جم را چو نوشی باده عشرت که جام
یادگاری مانده در دست حریفان از جم است
همچو زلف خوبرویان برکنار گل نشین
ای که کارت از کشاکشهای دوران درهم است
بگذران امسال وقت گل به مستی خوش که پار
ناخوش و خوش رفت وحال سال دیگر مبهم است
وارهان از محنت هستی به مستی خویش را
زانکه هستی محنت اندر محنت و غم بر غم است
جامی از ابر بهاران بر چمن باران چه سود
چون سحاب لطف ساقی در حق ما بی نم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دعوت سراینده از ساقی برای نوشیدن شراب و لذت بردن از زندگی اشاره دارد. او میگوید که زمین سبز و بستان دلانگیز است و توبههای واقعی در این دنیا کم هستند. در اینجا، شاعر به یاد تابستان و لذتهای زندگی اشاره میکند و میگوید که باید از لحظههای خوش استفاده کرد، چون آینده نامشخص است. او از غم و محنتهای زندگی سخن میگوید و پیشنهاد میدهد که باید از طریق مستی و شادی از سختیها رها شوی. در نهایت، شاعر با بیان عدم سود آوردن باران در زمان بینم بودن، به وضعیت خود و بیتوجهی به محبتها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، باده بده که دشت و باغ زنده و شاداب هستند، و اینکه توبهای که امروز کردهام در دنیا بسیار کم است.
هوش مصنوعی: از ظرف شفاف شراب میریزد و به هم میخورد، هر چند که مانند سنگ، پایه توبه ما محکم است.
هوش مصنوعی: به یاد آور زمانهای را که با لذت مشغول نوشیدن بودیم، چرا که حالا جامی که در دست دوستان مانده، یادگاری از آن روزهای خوش و شاداب است.
هوش مصنوعی: ای کسی که کارهایت به تلاطمات زمان وابسته است، مانند زلف زیبای معشوقهها کنار گلها آرام بگیر.
هوش مصنوعی: این سال را با شادی و خوشی در کنار گلها بگذران، زیرا سال گذشته هم لحظات خوب و هم بدی داشت و آینده هنوز نامشخص است.
هوش مصنوعی: خود را از درد و رنج زندگی آزاد کن و به خوشیها و سعادت بپرداز، زیرا زندگی پر از مشکل و غم است.
هوش مصنوعی: بیتردید، اگر بارانی بر چمنها بریزد، ولی دیگر از روی لطف و مهربانی ساقی، هیچ آبی نرسد، این باران هم ثمری نخواهد داشت. یعنی اگر عشق و محبت و نعمتها وارد زندگیمان نشود، حتی بارشهای ظاهری هم بیفایده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کان کونی اختیار زیرکان عالم است
مذهبی بس با نوا و حرفهای بس معظم است
هر که همچون بونواس اندر لواطه نصب شد
از غم نفقات و رنج کدخدایی بیغم است
مرد صادق جز به گرد کون سیمین کی خزد؟
[...]
یا رب این باغ ارم یا شادیاخ خرم است
یا رب اصطرخ است این یا چشمه سار زمزم است
عکس شاخ یاسمین بر آب اصطرخش ببین
راست گوئی اطلسی نیکو بگوهر معلم است
هر نسیمی کز ریاض راحت افزایش وزد
[...]
تاج بخش خسروان شاهی کز آب تیغ او
جویبار مملکت پیوسته سبز و خرم است
رای او را زین زر بر پشت صبح اشهب است
قهر او را داغ کین بر ران شام ادهم است
نجم سیار از شهاب تیغ او یک پرتو است
[...]
گرچه ماه نو به شوخی بی نظیر عالم است
لیک در خوبی ز ابروی تو بسیاری کم است
گرنه دزد نقد قلب ماست زلف شب روَت
از چه معنی اینچنین آشفته حال و درهم است
گوشهٔ خاطر بپرداز ای دل از سودای جان
[...]
هر پسر کو از پدر لافد نه از فضل و هنر
فی المثل گر دیده را مردم بود نامردم است
شاخ بی بر گرچه باشد از درخت میوهدار
چون نیارد میوه بار اندر شمار هیزم است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.