توسنت را رکاب ماه نو است
در رکاب تو مه پیاده رو است
از عنان تو باز می ماند
مسرع وهم اگرچه تیزدو است
طاق گردون که پیشتر بستند
بهر ایوان حشمت تو خو است
آنچه دارم ز لاله زار رخت
بر دلم داغهای نو به نو است
تیغ بر خط سبز خویش مکش
کشت نوخیز ایمن از درو است
تا نمودی دو لب به میخانه
دلق و تسبیح زاهدان گرو است
جرم من گر ز حد گذشت چه باک
لطف عام تو چون شفیع شو است
داد می خواهم از تو گرچه ز ناز
گوشت آواز داد ناشنواست
گر بکاهد تمام خرمن عمر
از تو بر جامی آن به نیم جو است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرکب عشق سختتیزرواست
هر زمانیش منزلی زنو است
در کنارش کشد چنانکه هواست
سرخ گل در کنار سرو رواست
آن مضاف الیه ذات تو است
یک بود ذات را مگو که دو است
این جفا کارییت که نو به نو است
مگر این جان کشته را درو است
چون ترا نیست نیم کنجد شرم
گفت من نزد تو به نیم جو است
چشم بر کشتنم گماشته ای
[...]
این گنه را که عذر داند خواست؟
وین تحکم به مذهب که رواست؟
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.