گنجور

 
جامی

به هشتصد و نود و پنج در شب شنبه

که بود سلخ مه فوت احمد مرسل

کشید خواجه دنیا و دین عبیدالله

شراب صافی عیش ابد ز جام اجل

قرارگاه دلش باد در مدارج قرب

معارج درجات و مشاهد کمل