شمارهٔ ۴۴۱
الله الله ز کجا می رسد آن غیرت حور
همچو خورشید فروهشته به رخ برقع نور
می خرامد ز سراپرده اجلال بطون
تا زند جلوه کنان خیمه به صحرای ظهور
می گشاید ز سر گنج گرانمایه طلسم
تا دهد حاصل آن گنج به هر مفلس و عور
هر کجا سایه زلفش همه دام است و فریب
هر کجا پرتو رویش همه عیش است و سرور
همه دلداده اویند چه هشیار و چه مست
همه دیوانه اویند چه نزدیک و چه دور
هر جفایی که کند صبر بر آن آسان است
مشکل آن ست که بی او نتوان صبور
جذبه شوق رخش برد ز خود جامی را
باد آسوده درین خواب گران تا دم صور
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...