ای گلستان روی تو چون نوبهار خوش
ما را به یاد عارض تو روزگار خوش
گفتی که مرهمی بنهم بر جراحتت
دانی که خسته را نبود انتظار خوش
ماننده قبا شده ام بسته تا شدم
در بند آنکه گیرمت اندر کنار خوش
ای رفته تیغ عشق تو از جان برون روان
وی کرده تیر مهر تو در دل گذار خوش
جان بر خطّ لطیف تو کردم روان فدا
از بهر آب سبزه شود در بهار خوش
دل را بزن به ناوک هجران که خود مراست
از گلستان روی تو با نوک خار خوش
جان پرور است گِرد مهت خطّ لاجورد
زان رو که سبزه باشد در نوبهار خوش
چون من که دید عاشق شیدا که باشد او
با درد دوست همدم و با جور یار خوش
با درد اندرون که نمی یابمش دوا
از سوز عشق گریه کنم زارزار خوش
آمد دل جلال به پیشت امیدوار
در سایه جمال خود او را بدار خوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و longing (دلتنگی) به معشوق است. شاعر در وصف زیباییهای معشوق به تمثیل از گلستان و نوبهار میپردازد و از شادی و خوشی که به یاد معشوق نصیبش میشود، سخن میگوید. همچنین، او اشاره میکند که عشق و محبت به معشوق، مانند تیر و تیغی است که در جانش فرومیرود. شاعر با بیان درد و رنج عشق و هجران، شوق و امید به وصال را نیز بیان میکند و از زیباییهای معشوق در دلش یاد میکند. در نهایت، او از معشوق میخواهد که او را در سایه جمال خود نگه دارد.
هوش مصنوعی: ای گلستان! چهرهی تو مانند بهار خوشایند است و ما را به یاد زیبایی صورت تو میاندازد؛ روزگار ما نیز خوش و خرم است.
هوش مصنوعی: گفتی که میخواهی به دردهایت دارویی بزنم، اما در مییابی که کسی که خسته است، انتظار خوشبختی ندارد.
هوش مصنوعی: مانند یک لباس زیبا پوشیدهام تا وقتی در کنار تو باشم گرفتار تو شوم.
هوش مصنوعی: ای عشق تو که مانند تیغ در جان من بودی، اکنون از وجودم رفتهای. اما تیر محبت تو هنوز در دل من جا دارد و مرا خوشحال میکند.
هوش مصنوعی: من جانم را فدای لطافت تو کردم، تا به خاطر آب سبز شود و در بهار خوشبو بماند.
هوش مصنوعی: دل را به درد جدایی عادت بده، زیرا خودم را از زیبایی چهرهات با زخم خاری آشنا کردهام.
هوش مصنوعی: دور تا دور چهرهات مانند خطی از رنگ آبی است و این به خاطر آن است که در بهار، سبزهها زیبا و سرسبز هستند.
هوش مصنوعی: شخصی که عاشق و شیدا است، مانند من، درد و رنج ناشی از عشق را به راحتی تحمل میکند و با سختیهای یار، غمگین نمیشود.
هوش مصنوعی: به خاطر دردی که در درون دارم و نمیتوانم برایش درمانی پیدا کنم، از شدت عشق و سوزش آن به شدت گریه میکنم.
هوش مصنوعی: دل پرشور و شوق، با امید به نزد تو آمده است، در زیر سایه زیباییات او را خوشحال نگهدار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد بهار و شد چمن و لاله زار خوش
وقت است خوش بهار که وقت بهار خوش
در باغ با ترانه بلبل درین هوا
مستی خوش است و باده خوش است و بهار خوش
ماییم و مطربی و شرابی و محرمی
[...]
هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش
آمد به این دیار که باد این دیار خوش
هر جنس خوش که ابر و زمین صرفه کرده بود
شد صرف این بهار که باد این بهار خوش
دارم درین دیار مغان شیوه دلبری
[...]
دارم ز ریزش مژه، جیب و کنار خوش
باشد چمن به سایهٔ ابر بهار خوش
چون شیشهی شکسته، در افسرده انجمن
می آیدم ز گریهٔ بی اختیار خوش
هر جا معاشران تو باشند اهل دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.