آمد بهار و شد چمن و لاله زار خوش
وقت است خوش بهار که وقت بهار خوش
در باغ با ترانه بلبل درین هوا
مستی خوش است و باده خوش است و بهار خوش
ماییم و مطربی و شرابی و محرمی
جایی به زیر سایه شاخ چنار خوش
ای باد، کاهلی مکن و سوی دوست رو
ما را بکن به آمدن آن نگار خوش
چیزی دگر مگوی، همین گوی که در چمن
سبزه خوش است و آب خوش است و بهار خوش
گر خوش کند ترا به حدیثی که باز گرد
همراه خود بیار، مشو زینهار خوش
من مست خوش حریف ویم آن زمان که او
سرخوش خوش است، مست خوش و هوشیار خوش
ور بینیش که مست بود، خفتنش مده
هم همچنانش مست به نزد من آر خوش
با او دران زمان که میش راه می دهد
بازی خوش است، بوسه خوش است و کنار خوش
سرو پیاده خوش بود اندر چمن، ولیک
آن سرو من پیاده خوش است و سوار خوش
از وی خوش است برشکنیها به گاه ناز
وز خسرو شکسته فغانهای زار خوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای گلستان روی تو چون نوبهار خوش
ما را به یاد عارض تو روزگار خوش
گفتی که مرهمی بنهم بر جراحتت
دانی که خسته را نبود انتظار خوش
ماننده قبا شده ام بسته تا شدم
[...]
هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش
آمد به این دیار که باد این دیار خوش
هر جنس خوش که ابر و زمین صرفه کرده بود
شد صرف این بهار که باد این بهار خوش
دارم درین دیار مغان شیوه دلبری
[...]
دارم ز ریزش مژه، جیب و کنار خوش
باشد چمن به سایهٔ ابر بهار خوش
چون شیشهی شکسته، در افسرده انجمن
می آیدم ز گریهٔ بی اختیار خوش
هر جا معاشران تو باشند اهل دل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.