به خوابش دیده ام زلف تو را دوش
شدم زان بو بدین سان مست و مدهوش
چه باشم از در من گر درآیی
که بر راه تو دارم چشم و هم گوش
نیم از یاد تو خالی زمانی
چرا کردی به یکبارم فراموش
من امشب با فراقت چون بسازم
چو یاد آرم زمانی از شب دوش
جهان زنهار چون اهل دلی تو
ز دست جور هر نااهل مخروش
نگارم فارغست از ما نگویی
تو چون دیگی به غم تا کی کنی جوش
مپوشان رخ ز چشمم ای پری زاد
نشاید کرد آتش زیر سرپوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از زیبایی و حضور محبوبش صحبت میکند. او در خواب زلف محبوب را دیده و به خاطر آن دچار مستی و سرمستی شده است. او از محبوبش میخواهد که اگر به درون قلبش بیاید، چگونه خواهد بود، زیرا او همیشه چشم و گوش به راه او دارد. شاعر از یاد محبوبش در طول روز شکایت میکند و از درد فراق شبها رنج میبرد. همچنین، او به محبوبش میگوید که دیگران نمیتوانند احساس او را درک کنند و از او میخواهد که زیباییاش را از او پنهان نکند، زیرا عشق و اشتیاق او همچون آتش زیر سرپوش است.
هوش مصنوعی: دیشب در خواب، زلف تو را دیدم که بوی آن مرا مست و سرگشته کرده بود.
هوش مصنوعی: اگر از در من وارد شوی، هیچ اهمیتی ندارد که چه کسی هستم، زیرا من به تو نگاه میکنم و گوش میدهم.
هوش مصنوعی: چرا در یک لحظه توانستی تمام یاد تو را از ذهنم پاک کنی، در حالی که مدتها به یاد تو بودم؟
هوش مصنوعی: امشب میخواهم با دوری تو کنار بیایم، به یاد میآورم شب گذشته را که چه لحظاتی را گذراندم.
هوش مصنوعی: در این دنیا، خودت را از ناراحتی و ظلم افرادی که لیاقت ندارند حفظ کن و اجازه نده که آنها بر تو تأثیر بگذارند.
هوش مصنوعی: عزیزم از ما بیخبر است، چرا باید مانند دیگی در حال جوشیدن از غمها صحبت کنی؟ تا کی میخواهی این احساسات را ادامه دهی؟
هوش مصنوعی: ای پری زیبا، چهرهات را از من پنهان نکن، زیرا نمیتوان آتش را زیر سرپوش خاموش کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود زودا، که آیی نیک خاموش
چو مرغابی زنی در آب پاغوش
چو شاهِ روم بود آن رویِ نیکوش؛
دو زلفش پیشِ او چون دو سیهپوش.
چه رسمست آن نهادن زلف بر دوش
نمودن روز را در زیر شبپوش
گه از بادام کردن جعبهٔ نیش
گه از یاقوت کردن چشمهٔ نوش
برآوردن برای فتنهٔ خلق
[...]
خداوندا زدوران زمانه
دلم از غصه چون دیگ است در جوش
همی سوزد جهان هر ساعتم دل
همی مالد فلک هر لحظه ام گوش
دراین فکرت چگونه خوش بود دل
[...]
چو زخمه راندی از کین سیاوش
پر از خون سیاوشان شدی گوش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.