گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

در بوستان حسن بگفتم به سرو ناز

پیش قدش تو بیش به بالای خود مناز

در قامتش نگه کن و انصاف خود بده

کز قدّ اوست سرو چمن جمله سرفراز

آری چو دید عارض خورشید منظرت

ماه دو هفته از غمت افتاد در گداز

یک روز یاد بنده نکردی ز راه لطف

آخر ببین که چون گذرانم شب دراز

مانند شمع تا به دم صبح در لگن

بنشسته تا رقیب سرم می برد به گاز

محراب ابرویت که مرا قبله ی دلست

آیم به صبح و شام در آن قبله در نماز

گرچه نماز ما که پذیرد به صبح و شام

ماییم معتکف به در پرده ی نیاز

آن سرو راستی که به عالم پناه ماست

از ما چراست سایه ی رحمت گرفته باز

مسکین کبوتری چو دلم نیست در جهان

افتاده از فراق تو در چنگ شاهباز

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode