گنجور

 
جهان ملک خاتون

ای مسلمانان بتی دارم به غایت دلپذیر

چابک و رعنا و چست و نازنین و دلپذیر

صبر فرماید مرا در عاشقی آن بی وفا

تا کی آخر طفل مسکین صبر بتواند ز شیر

وصل یار نازنین و خلوتی جوی از رقیب

ای جوان گر هوش داری گوش کن از عقل پیر

در من این عیبست آخر چون ز سر بیرون کنم

من ز روی خوب و بانگ چنگ باشم ناگزیر

دل سپر کردم ندادم ترکش امّا تا به کی

چون کمانم گه کشد گه دورم اندازد چو تیر

روز وصل دلبران را قدر چون نشناختی

ای دل بیچاره چون هجران درآمد بازگیر

چون طلبکار وصال کعبه جانان منم

باشد اندر راه ما خار مغیلان چون حریر

گر نوازد یک شبم آخر چه نقصان آیدش

گر جهان روشن شود از وصل آن ماه منیر

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
قطران تبریزی

تا سپاه گل هزیمت شد ز خیل ماه تیر

از ترنج افروخت بستان چون سپهر از ماه تیر

با منقط سیب گوئی نار کفته کرده جنگ

این بخست آنرا بتیغ و آن بخست اینرابتیر

کان بتن بر کفته دارد زخمها از تیغ مهر

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مسعود سعد سلمان

مهرگان مهربان باز آمد و عصر عصیر

کنج باغ و بوستان را کرد غارت ماه تیر

بدره بدره زریابی زیر پای هر درخت

توده توده سیم بینی در کنار هر غدیر

از فراق نوبهاران در دل نارست نار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

پیر شد طبع جهان از گردش‌ گردون پیر

تیر زد بر خیل‌ گرما لشکر سرمای تیر

تا هوا سنجاب پوشید و حواصل‌ کوهسار

گلبن از دیبا برهنه است و گلستان از حریر

حُلّه بافان را برون‌ کردند گویی از چمن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
سنایی

ای سنایی جهد کن تا پیش سلطان ضمیر

از گریبان تاج سازی وز بن دامن سریر

تا بدین تاج و سریر از بهر مه‌رویان غیب

هر زمانی نوعروسی عقد بندی بر ضمیر

با چنین تاج و سریر از بهر دارالمُلکِ سِرّ

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
وطواط

ای مجیر دین ایزد ، کایزدت بادا مجیر

در معالی بی عدیلی ، در مکارم بی نظیر

داعی اعمال را کف جواد تو مجیب

خایف ایام را سعی جمیل تو مجیر

بدسگالان را خلاف امر تو بئس القرین

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه