آمد نسیم صبحدم وز یار می آرد خبر
یاری که گر بینیش رو خیره شود در وی بصر
ای من غلام روی تو جان می دهم بر بوی تو
ساکن شدم در کوی تو بر ما نمی آری گذر
بادت فدا جان رهی داغم به دل تا کی نهی
ای قامت سرو سهی از مردمی درمانگر
از غمزه شهلای تو وز روی شهر آرای تو
آن قامت و بالای تو بر خون ما بندد کمر
آشفته ام چون موی تو روی دل ما سوی تو
در آرزوی روی تو تا کی خورم خون جگر
چشمان مستت خورده می روی تو چون گل کرده خوی
ای نور دیده تا به کی بر ما نیندازی نظر
ای دیده ی پر خون من بر اشک چون جیحون من
بر طالع وارون من رحمی کنی جانا مگر
یک شب نیامد پیش من صد نیش زد بر ریش من
با این همه در کیش من جان کرده ام پیشش سپر
ای نور هر دو دیده ام بس در جهان گردیده ام
بالله اگر من دیده ام همچون تو منظوری دگر
هر لحظه ای گریان شوم وز شوق سرگردان شوم
در عید تو قربان شوم چون سروم ار آیی به بر
فارغ تو از حال جهان ای مه رخ نامهربان
من بر فدایت می کنم جان و جهان و مال و سر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با ناز و زیبایی یاری خاصش را توصیف میکند. او از نسیم صبحگاهی یاد میکند که خبر از محبوبش میآورد و بر دشواریهای عشق و پایبندیاش به او میپردازد. شاعر از شدت عشق و دلدادگیاش مینالد و میگوید که در آرزوی دیدار محبوبش به سر میبرد و از دوری او رنج میکشد. او زیبایی و قامت عشقش را ستایش کرده و به تعبیر احساسات عمیق خود میپردازد. در پایان، شاعر به شدت از محبوبش میخواهد که بر او نگهبان باشد و از او دور نشود، زیرا از فراق او جانش در عذاب است.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی آمده و خبر از یاری میآورد. اگر او یار را ببیند، چشمانش به شدت به او خیره خواهد شد.
هوش مصنوعی: من خادم چهره زیبای تو هستم و به خاطر عطر تو جانم را فدای تو میکنم. در محله تو اقامت گزیدهام، اما تو هرگز به ما سر نمیزنی.
هوش مصنوعی: عشق من، جانم فدای تو باد، وقتی که دل و جانم پر از درد و غم است. ای قدبلند و زیبا، تا کی به خاطر دیگران، فقط باید باید تظاهر کنم که خوبم؟
هوش مصنوعی: غزلی از عشق و زیبایی است که در آن به معشوقی با چشمان سیاه و رویی زیبا اشاره شده است. این معشوق با ظاهری افسونگر و قامتی دلربا، به نوعی نقش و تأثیری عمیق بر دل عاشق میگذارد. احساساتی چون غم و حسرت در اشارات به زیباییهای او به وضوح حس میشود. در مجموع، عاشق از قدرت فریبندگی و زیبایی معشوق صحبت میکند که جان و دل او را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: من دلم پر از پریشانی است، مثل موی تو که به هم ریخته. همه دل و فکر من در آرزوی دیدن تو میگذرد و نمیدانم تا کی باید از غم و اندوه درونم رنج ببرم.
هوش مصنوعی: چشمان زیبای تو مثل گل درخشان است و حالتی مست دارند. ای نور چشم من، تا کی میخواهی با نگاهت ما را تحت تأثیر قرار دهی؟
هوش مصنوعی: ای چشم خونین من، مانند جویبار اشک میریزی، بر سرنوشت معکوس من آیا شفقت میکنی ای عزیزم؟
هوش مصنوعی: یک شب او به نزد من نیامد و من را با درد و رنجی که متحمل شدم آزار داد. با این حال، به خاطر علاقهام به او، جانم را فدای او کردهام و همیشه آمادهام از او دفاع کنم.
هوش مصنوعی: ای روشنی دو چشم من، در دنیا بسیار سفر کردهام، اما به خدا سوگند که اگر دیدهام، مانند تو هیچ هدف دیگری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در هر لحظه ممکن است به خاطر شادی و اشتیاقی که دارم، گریهکنان و آشفته بشوم. در عید تو، حاضر و قربان عشقات میشوم، مثل سرابی که در آغوش تو بیایم.
هوش مصنوعی: ای ماه روی بیرحم من، تو که از حال و احوال دنیا بیخبر هستی، من جان و دلم و مال و همه چیزم را فدای تو میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشم تو خورشید و قمر گنج تو پر در و گهر
جود تو هنگام سحر هم بر خضر هم بر شجر
ای یوسف حسن و کشی خورشید خوی خوش سیر
از سر برون کن سرکشی امروز با ما باده خور
زین بادهٔ چون ارغوان پر کن سبک رطل گران
با ما خور ای جان جهان با ما خور ای بدر پدر
ای خوش لب شیرین زبان خوش خوش در آ اندر میان
[...]
خط نگار ترک من چون طوق قمری بر قمر
یا چون قطار مور بر گرد قمر بسته کمر
وان زلفق پرچین و شکن خمیده چون پشت شمن
بر روی آن سرو چمن ژولیده مو افروز بر
خط بدیع آیین اووان زلف مشک آگین او
[...]
افدیک یا خیر البشر، ای تاج عالم بلکه سر
چونت فتاد اینجا گذر، این المقام ایش الخبر
چون گفت شرعت طرقوا، شاها بمیدان شو زکو
از دوستان بربای کاو، از دشمنان بردار سر
نو کن روش را داستان، بشکن طلسم باستان
[...]
ای شاهد سیمین ذقن درده شرابی همچو زر
تا سینهها روشن شود افزون شود نور نظر
کوری هشیاران ده آن جام سلطانی بده
تا جسم گردد همچو جان تا شب شود همچون سحر
چون خواب را درهم زدی درده شراب ایزدی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.