یاری که همه میل دلش سوی وفا بود
برگشت و جفا کرد و ندانم که چرا بود
بر حال من دلشده ی زار نبخشود
این نیز هم از طالع شوریده ی ما بود
از هجر تو هر چند که کردیم شکایت
با وصل تو گویی نفس باد صبا بود
آن عهد که بستی و دگر بار شکستی
حقّا که نه از پیش من از پیش شما بود
یک لحظه ز شادی جهان شاد نگشتم
تا دامن وصل توأم از دست رها بود
من شکر وصال تو نه می گفتم اگرنه
آن دولت و شادی که مرا بود که را بود
از رشک قبا می شد پیراهن دلها
روزی که میان من و دلدار صفا بود
مسکین دل من قید سر زلف بتان شد
دیوانه به زنجیر کشیدند و سزا بود
گویند که سلطان جهان بنده نوازست
با ماش ندانم که چرا میل جفا بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فر کو نه بدی باشه آن را که سها بود
عاشق بهمه جایی انگشتنما بود
آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود
زیرا که نه شب بود که تاریخ بقا بود
بودند بسی سوختگان گرد در او
لیکن به سرا پردهٔ او بار مرا بود
من سایه شدم او ز پس چشم رقیبان
[...]
دوشینه خیالت همه شب مونس ما بود
تا روز دو دست من و آن زلف دوتا بود
این عشق و مودت اثر لطف خدا بود
وین جمله عنایت نه باندازه ما بود
جوری، که ز تو بر دل غمدیده ما رفت
بر شکل بلا بود ولی عین عطا بود
از روز ازل عاشق و شوریده و مستیم
[...]
تا گفت بلی، دل به بلای تو در افتاد
هرگز زبلای تو نرست این چه بلا بود؟
میل از طرف ما مشمارید که در کاه
هر میل که بود از طرف کاهربا بود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.