چه خوش باشد شبی تا روز مهتاب
فتاده از رخش در روی مه تاب
ز نور روی چون خورشید برده
نگار مهوشم از چشم ما خواب
کشیدی چون کمانم پشت در خم
فکندی دیگرم چون تیر پرتاب
مسوزانم به داغ هجر ازین بیش
دمی ما را به وصل خویش دریاب
مرو ای مردم دیده به خونم
که بحر عشق او را نیست پایاب
رخم چون زر شد و وجهیست نیکو
ز هجرانت جگر شد پر ز خوناب
ز دیده چند بارم در فراقت
نگارینا بگو اشکی چو سیماب
بحمدالله که در دوران عشقت
مهیا شد جهان را جمله اسباب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت یک معشوق است که دل شاعر را در عشقش میسوزاند. شاعر به وصف چهره معشوق میپردازد و دلتنگی و شوق وصال را بیان میکند. او از درد جدایی و هجران میگوید و از معشوق میخواهد که او را به حال خود رها نکند. همچنین اشاره به بیپایانی عشق و زیبایی معشوق دارد و احساسات عمیق خود را در برابر معشوق ابراز میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که در عشق، دنیا پر از زیباییها و جهات نیکوست.
هوش مصنوعی: چه زیباست شبی که نور مهتاب بر چهرهاش بتابد و درخشندگیاش را بر زمین پخش کند.
هوش مصنوعی: چشم ما از زیبایی چهرهی دلبرم، مانند تابش نور خورشید، خواب آلوده شده است.
هوش مصنوعی: تو با حرکات و رفتار خود، مرا چنان نگه داشتی که مانند کمان به خم درآمدم و اکنون مانند تیر، آماده پرتابم.
هوش مصنوعی: برایتان نمیخواهم بیشتر در آتش جدایی بسوزم، لطفاً در این لحظه ما را به آغوش وصال خودت بپذیر.
هوش مصنوعی: ای مردم، نروید! چشمانم پر از اشک عشق اوست و هیچگاه پایان نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: چهرهام به مانند طلا درخشان شده و زیباییام به خاطر دوریات، دلم را پر از درد و خون کرده است.
هوش مصنوعی: چند بار میتوانم به یاد تو، ای زیبای محبوب، اشک بریزم؟ این اشکها همانند سیماب (جیوه) در چشمانم میچکد.
هوش مصنوعی: با کمال خوشحالی میگویم که به لطف عشق تو، تمامی امکانات و ابزارها برای زندگی در این دنیا مهیا شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به خزّ و قاقُم و سِنّور و سَنجاب،
به زیورهای نَغز و دُرِّ خوشاب،
به وقت خوشدلی چون شمعِ پُرتاب
دهن پُر خنده داری دیده پر آب
چو باز آمد ازان حضرة با شتاب
هنوزش گرم بود آن جامهٔ خواب
عدوک من صدیقک مستفاد
فلا تستکثرن من الصحاب
فإن الداء أکثر ماتراه
یکون من الطعام أو الشراب
الا ای روی تو صد ماه و مهتاب
مگو شب گشت و بیگه گشت بشتاب
مرا در سایهات ای کعبه جان
به هر مسجد ز خورشیدست محراب
غلط گفتم که اندر مسجد ما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.