گنجور

 
جهان ملک خاتون

ما را به غیر لطف تو شاها پناه نیست

زیرا که بنده ای چو من و چون تو شاه نیست

چون پایمال عشق شدم در غم فراق

آخر چرا به وصل توأم دستگاه نیست

دردم به دل رسید چرا ای طبیب من

یک دم به سوی خسته دلانت نگاه نیست

ما را ز دست هجر تو سرمایه در جهان

جز خون دیده بر رخ و رنگ چو کاه نیست

ماییم بی گناه و گنه کار پیش تو

شکر آنکه غیر عشق تو ما را گناه نیست

گم شد دلم ز دست و یقینم که جای دل

بیرون ز طرّه ی سر زلف سیاه نیست

از چشم من خیال رخ تو نمی رود

ما را به غیر مردم دیده گواه نیست

جانا چه شد چه بود چه کردم که بی سبب

ما را به گلستان وصال تو راه نیست

 
 
 
وطواط

آن کس که در حمایت خوارزمشاه نیست

از جور حادثات جهان در پناه نیست

ابن یمین

دی گفت دوستی که مرا موی رو سفید

بس زود گشت گر چه که آنهم تباه نیست

لیکن هنوز موسم آن نیستت برو

مور اخضاب کن که بشرع این گناه نیست

دادم جواب و گفتمش ای آنکه در جهان

[...]

سلیم تهرانی

آیینه را ز چشم تو تاب نگاه نیست

جز من کسی حریف تو ای کج کلاه نیست

ای پادشاه حسن، به جنگ شکستگان

تنها بیا، که حاجت خیل و سپاه نیست

گر صد نگاه چشم ترا، عاشقان تو

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلیم تهرانی
نشاط اصفهانی

فصل گل است و موسم دیوان و گاه نیست

جز صحن باغ در خور اورنگ شاه نیست

نرگس گواه من که نباشد ببوستان

چشمی که در قدوم شهنشه براه نیست

ترکان شاه گرچه دلیرند و فتنه جو

[...]

رضاقلی خان هدایت

این چند روزه مهلت گلبن غنیمت است

فردات در چمن اثری از گیاه نیست

تا با خودی چه لاف ز طاعت زنی نشاط

جرم این وجود تست و بجز وی گناه نیست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه