باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار زن
دست دل در بوستان در دامن دلدار زن
بوی خیری و بنفشه می دهد در بوستان
بلبل شوریده بر گل ناله های زار زن
باغبانا گوش دل بر عندلیب عشق کن
گل رسید اینک به بستان آتش اندر خار زن
یار باز آمد علی رغم حسود تنگ دل
مطرب مجلس بیا و طعنه بر اغیار زن
ای صبا چون می روی با یار قلاّشم بگو
حلقه ی شوقی بیا و بر در خمّار زن
بخت ما را می نوازد حالیا از وصل دوست
با رقیب من بگو رو سر بر آن دیوار زن
گر دلم را غیر نام دوست آید بر زبان
همچو منصورش بگیر و زنده اش بر دار زن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای بهار و عشق میپردازد. شاعر از باد نوروزی و بوی خوش گلها سخن میگوید و به وصف احساسات عاشقانهاش میپردازد. با بازگشت یار، شوری در دلش ایجاد میشود و او از معشوقه و زیباییهای طبیعت صحبت میکند. شاعر از نقش محبت و دوستی در زندگیاش میگوید و بر اهمیت عشق تأکید میکند. در نهایت، نسبت به معشوق خود، نسبت به چالشها و حسادتها ابراز نظر میکند و بر وفاداری به نام محبوبش تأکید دارد.
هوش مصنوعی: باد بهاری شروع به وزیدن کرده و مثل اینکه خیمهای در باغ گل برپا شده است. دل را به دست بگیر و در میان باغ به معشوقهات نزدیک شو.
هوش مصنوعی: در باغی که بوی خوش و عطر بنفشه است، بلبل دیوانه بر روی گلها نالههایی غمگین سر میدهد.
هوش مصنوعی: باغبان، با دقت و توجه به صدای دل عشق گوش فرا ده، زیرا اکنون زمان شکوفهدادن گلها در باغ فرارسیده است. در این میان، حتی در میان خاردارها، آتش عشق را شعلهور کن.
هوش مصنوعی: دوست من دوباره برگشته، هرچند که حسودان دل تنگی نگران هستند. ای نوازنده، به مجلس بیا و به کسانی که بر ما حسد میورزند طعنه بزن.
هوش مصنوعی: ای نسیم، وقتی به سفر میروی و به یار قلاّشم میرسی، به او بگو که حلقهای از شوق بیاورد و بر در بزند.
هوش مصنوعی: سرنوشت ما این روزها به خوبی پیش میرود. حالا که از دیدار دوست خوشحالیم، تو هم از رقیب من صحبت کن و بر آن دیوار سر بزن.
هوش مصنوعی: اگر غیر از نام دوست کسی به زبانم بیاید، مانند منصور، او را بگیر و زنده زنده بر دار بزن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون در معشوق کوبی حلقه عاشقوار زن
چون در بتخانه جویی چنگ در زنار زن
مستی و دیوانگی و عاشقی را جمع کن
هر سه را بر دار کن وز کوی معنی دار زن
گوهر بیضات باید خدمت دریا گزین
[...]
ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن
باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن
گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه
ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن
پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی
[...]
چون خوری می، با حریف محرم پر درد خور
چون زنی کم، با ندیم زیرک هشیار زن
مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن
آتش از جرمم بیار و اندر استغفار زن
ای کلیم عشق بر فرعون هستی حمله بر
بر سر او تو عصای محو موسی وار زن
عقل از بهر هوسها دارداری می کند
[...]
غنچه سان مهر خموشی بر لب گفتار زن
یا چو لب وا کردی از هم غوطه ها در خار زن
جانب سنبل عزیز و خاطر گل نازک است
نغمه خونین گره در غنچه منقار زن
چند خواهی پای در گل بود در صحن چمن؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.