مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن
آتش از جرمم بیار و اندر استغفار زن
ای کلیم عشق بر فرعون هستی حمله بر
بر سر او تو عصای محو موسی وار زن
عقل از بهر هوسها دارداری می کند
زود چشمش را ببند و بهر او تو دار زن
ور بگوید من به دانش نظم کاری می کنم
آتشی دست آور و در نظم و اندر کار زن
در غریبستان جان تا کی شوی مهمان خاک
خاک اندر چشم این مهمان و مهمان دار زن
مطربا حسنت ز پرگار خرد بیرونتر است
خیمه عشرت برون از عقل و از پرگار زن
تار چنگت را ز پود صرف می جانی بده
زان حراره کهنه نوبخت بر اوتار زن
بر در مخدوم شمس الدین ز دیده آب زن
در همه هستی ز نار چهره او نار زن
از یکی دستان او خورشید و مه را خفته کن
پس نهان زو چنگ اندر دولت بیدار زن
عقل هشیارت قبایی دوخت بهر شمس دین
تو ز عشق او به چشم منکران مسمار زن
بر براق عشق بنشین جانب تبریز رو
و آنگهی زانو ز بهر غمزه خون خوار زن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چون در معشوق کوبی حلقه عاشقوار زن
چون در بتخانه جویی چنگ در زنار زن
مستی و دیوانگی و عاشقی را جمع کن
هر سه را بر دار کن وز کوی معنی دار زن
گوهر بیضات باید خدمت دریا گزین
[...]
ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن
باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن
گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه
ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن
پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی
[...]
چون خوری می، با حریف محرم پر درد خور
چون زنی کم، با ندیم زیرک هشیار زن
باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار زن
دست دل در بوستان در دامن دلدار زن
بوی خیری و بنفشه می دهد در بوستان
بلبل شوریده بر گل ناله های زار زن
باغبانا گوش دل بر عندلیب عشق کن
[...]
غنچه سان مهر خموشی بر لب گفتار زن
یا چو لب وا کردی از هم غوطه ها در خار زن
جانب سنبل عزیز و خاطر گل نازک است
نغمه خونین گره در غنچه منقار زن
چند خواهی پای در گل بود در صحن چمن؟
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.