گنجور

 
صائب تبریزی

غنچه سان مهر خموشی بر لب گفتار زن

یا چو لب وا کردی از هم غوطه ها در خار زن

جانب سنبل عزیز و خاطر گل نازک است

نغمه خونین گره در غنچه منقار زن

چند خواهی پای در گل بود در صحن چمن؟

ای گل کاهل شبیخونی بر آن دستار زن

بگسل از سررشته تسبیح ای کوتاه بین

حلقه بر موی میان کفر چون زنار زن

اختیار باغ در دست رضای بلبل است

رخصت از بلبل بگیر آنگه در گلزار زن

رو گشاده چون هدف در خاکدان دهر باش

خنده رنگین به پیکان چون لب سوفار زن

چاره آیینه رسوا، شکستن می کند

حرف حق تا نشنوی منصور را بر دار زن

نیست دستار ترا از طره بهتر هیچ گل

شاخ گل گو در هوایش بر زمین دستار زن

روی گرمی از تو دارد چشم، کلک ترزبان

نیش برقی بر رگ این ابر گوهربار زن

چاشنی هر دهن را یافتی صائب برو

بوسه چندی به رغبت بر دهان یار زن

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سنایی

چون در معشوق کوبی حلقه عاشق‌وار زن

چون در بتخانه جویی چنگ در زنار زن

مستی و دیوانگی و عاشقی را جمع کن

هر سه را بر دار کن وز کوی معنی دار زن

گوهر بیضات باید خدمت دریا گزین

[...]

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
سوزنی سمرقندی

ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن

باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن

گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه

ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن

پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی

[...]

مولانا

مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن

آتش از جرمم بیار و اندر استغفار زن

ای کلیم عشق بر فرعون هستی حمله بر

بر سر او تو عصای محو موسی وار زن

عقل از بهر هوس‌ها دارداری می کند

[...]

جهان ملک خاتون

باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار زن

دست دل در بوستان در دامن دلدار زن

بوی خیری و بنفشه می دهد در بوستان

بلبل شوریده بر گل ناله های زار زن

باغبانا گوش دل بر عندلیب عشق کن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه