تا به کی درد غمت پنهان کنم
خانه دل را چنین ویران کنم
چون طبیب درد مایی پیشم آی
تا ز وصلت درد را درمان کنم
در سر کوی فراقت تا بکی
خویشتن را بی سر و سامان کنم
آخر از لطفت به فریادم برس
چند در کوی غمت افغان کنم
چند آخر در فراق روی تو
دیده های بخت را گریان کنم
گر بفرمایی که جان خواهم ز تو
آنچه فرمایی به جان من آن کنم
گر قبولت هست جانی از جهان
من به عید روی تو قربان کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از درد و غم عشق سخن میگوید و به معشوقش مینالد. او به شدت در انتظار وصال معشوق است و میخواهد از درد جدایی رهایی یابد. شاعر از معشوق میخواهد که پیش او بیاید تا بتواند دردهایش را درمان کند و از نالههایش در فراق معشوق سخن میگوید. او به وضوح احساس ناامیدی و اشتیاق خود را بیان میکند و برای معشوقش آماده است که جانش را فدای عشق کند. در نهایت، چشمانش از گريه به خاطر دوری معشوق پر شده و آرزو دارد که در عید وصال، جانش را به او تقدیم کند.
هوش مصنوعی: چقدر دیگر باید غم تو را مخفی کنم و دل را اینطور خراب و ویران کنم؟
هوش مصنوعی: ای محبوب، مانند یک پزشک که برای درمان دردم نزد او میروم، به من نزدیک شو تا با حضور تو، درد و رنج عشق را درمان کنم.
هوش مصنوعی: در کنار خیابان جدایی تو، تا چه زمانی باید بیقرار و مضطرب بمانم و خودم را به هم بریزم؟
هوش مصنوعی: لطفاً آخرین کمک خود را به من برسان و مرا در درد و رنجی که از غم تو دارم یاری کن.
هوش مصنوعی: چند بار دیگر در دوری چهرهات، اشکهای شانس و سرنوشت را بریزم؟
هوش مصنوعی: اگر بخواهی، جانم را فدای تو میکنم و هر کاری که بگویی، با جان و دل انجام میدهم.
هوش مصنوعی: اگر تو بخواهی، جانم را در ازای وجودت فدای عید و زیباییات میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فخر دین یک التماسست از توام
روزها شد تا همی پنهان کنم
خرده اکنون در میان خواهم نهاد
بر تو و بر خویشتن آسان کنم
کبشکی داری اگر بخشی به من
[...]
شیخ گفتش هرچه گویی آن کنم
وآنچه فرمایی به جان فرمان کنم
هم به درد این درد را درمان کنم
هم به صبر این کار را آسان کنم
یا برآرم پای جان زین آب و گل
یا دل و جان وقف دلداران کنم
داغ پروانه ستم از شمع الست
[...]
پیش رویش جان و دل قربان کنم
هرچه فرماید نگارم آن کنم
گر بگوید ترک جان کن در غمم
هجر جان در پیش دل آسان کنم
هر شب اندر بستر غمخوارگی
[...]
جذبه ای،تا یک زمان طیران کنم
در هوای لامکان جولان کنم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.