فخر دین یک التماسست از توام
روزها شد تا همی پنهان کنم
خرده اکنون در میان خواهم نهاد
بر تو و بر خویشتن آسان کنم
کبشکی داری اگر بخشی به من
خویشتن در پیش تو قربان کنم
شکرهای آن کنم وانگاه چه
تا به کی تا کائنا من کان کنم
ور بفرمایی که دندان برکشم
سهل باشد برکشم فرمان کنم
بر میانم گر معد نبود خلال
چوبکی یابم که در دندان کنم
لیک از این پس در میان دوستانت
بس مساوی کز برای آن کنم
چیزهایی گویمت حقا که سگ
نان نبوید نیز اگر بر نان کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و درونی شاعر است. او از عشق و نیاز خود به محبوبش سخن میگوید و به نوعی التماس میکند. روزها سعی کرده پنهان کند احساساتش، اما حالا میخواهد آنها را به اشتراک بگذارد. او از محبوبش میخواهد که اگر چیزی دارد به او ببخشد و از خودگذشتگیاش برای محبوب را بیان میکند. همچنین به این موضوع اشاره میکند که محبت و دوستی باید در میان دوستانش وجود داشته باشد و در نهایت به نوعی به بساوا به دیگران و وفاداری به عشق خود تأکید میکند.
هوش مصنوعی: افتخار دین یک درخواست محبتآمیز از توست که روزها سعی کردهام تا آن را پنهان نگهدارم.
هوش مصنوعی: اکنون میخواهم نکتهای را به تو و خودم بگویم و آن را به سادگی بیان کنم.
هوش مصنوعی: اگر یک گوسفند داشتی، آن را به من بده و من خودم را در پیش تو فدای تو میکنم.
هوش مصنوعی: ای کاش شکرگزاری کنم و سپس بپرسم تا چه زمانی میتوانم اینگونه باشم که هر چه هستم، ادامه دهم.
هوش مصنوعی: اگر دستور دهی که دندان برکشم، آسان است که این کار را انجام دهم.
هوش مصنوعی: اگر در میانهی کار چیز خوبی نباشد، حداقل چوبی پیدا میکنم که بتوانم دندانهایم را تمیز کنم.
هوش مصنوعی: اما از این به بعد، با دوستانت برابر و یکسان رفتار میکنم، زیرا برای این کار تلاش خواهم کرد.
هوش مصنوعی: من رازهایی را به تو میگویم که حتی سگ هم اگر بر نان بایستد، آن را بو نمیکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شیخ گفتش هرچه گویی آن کنم
وآنچه فرمایی به جان فرمان کنم
هم به درد این درد را درمان کنم
هم به صبر این کار را آسان کنم
یا برآرم پای جان زین آب و گل
یا دل و جان وقف دلداران کنم
داغ پروانه ستم از شمع الست
[...]
پیش رویش جان و دل قربان کنم
هرچه فرماید نگارم آن کنم
گر بگوید ترک جان کن در غمم
هجر جان در پیش دل آسان کنم
هر شب اندر بستر غمخوارگی
[...]
جذبه ای،تا یک زمان طیران کنم
در هوای لامکان جولان کنم
آنچه می گویی بگو تا آن کنم
هر چه فرمایی مگر ز انسان کنم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.