گنجور

 
حسین خوارزمی

جان و جهان فدایت ای آنکه به ز جانی

ذوقی است جان سپردن چون جان تو می ستانی

مردن بداغ دردت عیش است بی نهایت

گشتن قتیل عشقت عمریست جاودانی

از حال مست این ره هشیار نیست آگه

ساقی بیار جامی زان باده ای که دانی

چون گریه دو چشمم غماز حال من شد

نشگفت اگر بماند راز دلم نهانی

بی همدمان یکدل از زندگی چه حاصل

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

گر دوست جوئی ای دل از خویش بی نشان شو

تا زو نشان بیابی در عین بی نشانی

ایمرغ سدره منزل بگشای بال و بر پر

زین خارزار صورت در گلشن معانی

یارب چه عیش باشد در گلشنی نشستن

کایمن بود بهارش از آفت خزانی

بر تخت ملک سرمد دارد حسین مسند

گر بگذرد چه نقصان زین خاکدان فانی

 
 
 
سعدی

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

حسین خوارزمی

همین شعر » بیت ۵

بی همدمان یکدل از زندگی چه حاصل

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

قوامی رازی

گفتم مگر که ما را؛در دل به جای جانی

نه نه خطاست جانا جانی و زندگانی

یار گشاده زلفی دلبند شوخ چشمی

معشوق خوبروئی؛ دلدار خوش زبانی

برده سبق فراقت؛ از رنج بی نهایت

[...]

انوری

بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی

بس راحتی ندارم باری ز زندگانی

ای بخت نامساعد باری تو خود چه چیزی

وی یار ناموافق آخر تو با که مانی

جانی خراب کردم در آرزوی رویت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
خاقانی

کردی نخست با ما عهدی چنان که دانی

ماند بدان که بر سر آن عهد خود نمانی

راندی به گوش اول صد فصل دل‌فریبم

و امروز در دو چشمم جز جوی خون نرانی

آن لابه‌های گرمت ز اول بسوخت جانم

[...]

سید حسن غزنوی

ای باد روح پرور زنهار اگر توانی

امشب لطافتی کن آنجا گذر که دانی

در شو چو مهربانی در تیرگی زمانی

یابی مگر نشانی زان آب زندگانی

ره ره گذر بکویش دم دم نگر برویش

[...]

عطار

ای جان جان جانم تو جان جان جانی

بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی

پی می‌برد به چیزی جانم ولی نه چیزی

تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی

بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه