گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حسین خوارزمی

وقت آنست که ما جانب میخانه شویم

چون پری ساقی ما شد همه دیوانه شویم

جرعه ای چون بچشیدیم ز میخانه عشق

عهد و پیمان شکنیم از پی پیمانه شویم

آشنای حرم عشق چو گشتیم کنون

خویش را ترک کنیم از همه بیگانه شویم

مجلس ما چو ز شمع رخ او روشن شد

بال و پر سوخته از عشق چو پروانه شویم

ما که از جام تجلی جمالش مستیم

حاش لله که دگر عاقل و فرزانه شویم

کنج ویران چو بود مخزن گنج شاهی

از پی گنج حقایق همه ویرانه شویم

قطره هائیم جدا گشته ز بحر احدی

غوطه در بحر خوریم و همه دردانه شویم

همچو آیینه صافی همه یکرو باشیم

چند دو روی و دو سر همچو سر شانه شویم

حبذا شادی و آن حال که ما همچو حسین

بی‌خود و مست از آن غمزه مستانه شویم