من آشفته و شیدا چو تمنای تو دارم
از سر خویش گذشتم سر سودای تو دارم
گل صد برگ نبویم سمن و لاله نجویم
که در این باغ هوای گل رعنای تو دارم
بجهان شورش و غوغا چه عجب از من شیدا
که بهنگام قیامت سر غوغای تو دارم
دلم از ملک دو عالم نشود فرخ و خرم
ز غم عشق جگر سوز دلارای تو دارم
بتماشاگه جنت چو روم دیده به بندم
من دلخسته به پنهان چو تماشای تو دارم
چو مرا هست تمنا که شکاری تو باشم
همه روی دل از آنروز بصحرای تو دارم
چو حسین از سر دانش ز تو چون شکر نگویم
که بسی بخت و سعادت ز عطاهای تو دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این verses از عشق و علاقه شدید خود به محبوبش سخن میگوید. او ابراز میکند که چقدر شیدا و آشفته است و همه چیز را فدای عشق محبوب میکند. او به زیبایی محبوبش اشاره میکند و میگوید که در این باغ دنیا، تنها به یاد اوست. حتی در زمانهای سخت و پرآشوب، عشق او باعث شجاعت و امید در دل اوست. شاعر تأکید میکند که درد عشق او به مراتب بیشتر از شادیهای دنیوی است و در پنهانی نیز با یاد محبوبش زندگی میکند. نهایتاً، او از نعمتهای الهی که به واسطهی عشق به محبوبش به دست آورده، شکرگزاری میکند.
هوش مصنوعی: من در حالی که شیدا و بیقرارم، به خاطر خواستهام از تو، خودم را کنار گذاشتهام و تمام وجودم را وقف آرزوی تو کردهام.
هوش مصنوعی: من به دنبال هیچ گلی همچون گل صد برگ یا سمن و لاله نیستم، زیرا در این باغ فقط به یاد تو و زیباییات هستم.
هوش مصنوعی: در این جهان پر از هیاهو و آشوب، چه جای تعجب است از من دیوانه که در روز قیامت حتی در اوج سر و صدا، به یاد تو هستم.
هوش مصنوعی: دل من از نعمتهای این جهان خوش نمیشود و شاد نمیگردد، زیرا غم عشق تو که دل را میسوزاند، در دل من هست.
هوش مصنوعی: وقتی به بهشت نگاه میکنم، چشمانم را میبندم؛ چون در دل، با عشق پنهانی به تماشای تو مشغولم.
هوش مصنوعی: از زمانی که آرزوی من شده است که تو شکار من باشی، تمام توجه و علاقهام به سمت تو معطوف شده است.
هوش مصنوعی: چون حسین، از دانش و علم تو آموختهام، از تو نمیتوانم جز به نیکی یاد کنم، چرا که از بخششهای تو، برکت و خوشبختیهای زیادی را در زندگیام داشتهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم
من و بالای مناره که تمنای تو دارم
ز تو سرمست و خمارم خبر از خویش ندارم
سر خود نیز نخارم که تقاضای تو دارم
دل من روشن و مقبل ز چه شد با تو بگویم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.