گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
همام تبریزی

به معنی چون شود صورت مزین

چو قصری باشد از خورشید روشن

گل رنگین اگر بویی ندارد

نظر بر رنگ رخسارش میفکن

مپز دیگ هوس جز با ملیحی

نباید بی‌نمک خود دیگ پختن

نظر جز پیش منظورم نیاید

چنین حسنی که وصفش می‌کنم من

دل از اندیشه دنیی و عقبی

تهی کردم چو او را گشت مسکن

خوش است از پاک بازان جان‌فشانی

ولی در پای یار پاک‌دامن

محبت از ره پرهیزگاری

چنان آید که نور از راه روزن

نخواهم آرزوی جان که حیف است

میان جان و جانان، دست و گردن

محبت بر هوا چون گشت غالب

همام از گلخن آمد سوی گلشن

 
 
 
دقیقی

نگه کن آب و یخ در آبگینه

فروزان هر سه همچون شمع روشن

گدازیده یکی دو تا فسرده

بیک لون این سه گوهر بین ملون

ناصرخسرو

غریبی می چه خواهد یارب از من؟

که با من روز و شب بسته است دامن

غریبی دوستی با من گرفته‌است

مرا از دوستی گشته‌است دشمن

ز دشمن رست هر کو جست لیکن

[...]

منوچهری

شبی گیسو فروهشته به دامن

پلاسین معجر و قیرینه گرزن

بکردار زنی زنگی که هرشب

بزاید کودکی بلغاری آن زن

کنون شویش بمرد و گشت فرتوت

[...]

قطران تبریزی

ز مویش خانه گردد سنبلستان

ز رویش بوستان گردد شبستان

چو مشگین زلف پیش باد دارد

شود زو باغ و بستان سنبلستان

سپاه مهر او بر من بتازد

[...]

مشاهدهٔ ۱۴ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه