تا کی من سرگردان در عشق تو درمانم؟
ای عشق تو در جانم، وی درد تو درمانم!
خواهم که به کام دل در پیش تو بنشینم
خواهم که مراد جان از لعل تو بِستانم
از تیغ تو مجروحم گر خود چو سیاووشم
وز دست تو افتادم گر رستم دستانم
از سینهٔ چون سیمت وز دیدهٔ شوخ تو
با سینهٔ بریانم، با دیدهٔ گریانم
بر پیش طبیب دل افتاده و رنجورم
درمان دل مسکین ای خواجه نمیدانم
من روی تو میجویم من ماه نمیبینم
من وصل تو میخواهم من قصه نمیخوانم
در کوی وفاداران چون حیدر بیسامان
گر خون دلم ریزی، بادا به فدا جانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دوستتر از جانم زین بیش مرنجانم
مگذر ز وفاداری مگذار برین سانم
جان بود و دلی ما را دل در سر کارت شد
جان مانده چه فرمایی در پای تو افشانم
من با تو جفا نکنم تو عادت من دانی
[...]
در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
هم عشق پری دارم هم مرد پری خوانم
هر کس که پری خوتر در شیشه کنم زوتر
برخوانم افسونش حراقه بجنبانم
زین واقعه مدهوشم باهوشم و بیهوشم
[...]
آن دوست که من دارم وان یار که من دانم
شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم
بخت این نکند با من کان شاخ صنوبر را
بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم
ای روی دلارایت مجموعه زیبایی
[...]
در دیده چه کار آید؟ این اشک چو بارانم
بر دیده اگر، جانا، سروی چو تو بنشانم
خود را به سر کویت بدنام ابد کردم
از هر چه جز این کردم، از کرده پشیمانم
جانم به فدات آن دم کز بعد دو سه بوسه
[...]
آن دوست که میبینم، آن دوست که میدانم
تا آنکه رخش دیدم، او من شد و من آنم
در آینه جز رویی ننمود مرا، زین رو
ای کاج! بدانم تا: بر روی که حیرانم؟
هر چند که میران را از مورچه عار اید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.