حزین لاهیجی
»
قطعات
»
شمارهٔ ۲۴ - در پاسخ نامهٔ مشتاقانهٔ شاه طهماسب ثانی که او را به همراهی خود دعوت کرده بود
ای صاحبی که از اثر رنگ و بوی تو
خون کرشمه، در جگر گلستان کنم
گنجینهٔ ضمیر گشایم به مدح تو
دست و دل نیاز، جواهر فشان کنم
صد گلستان بوسهٔ شرم از لب نیاز
خواهم نثار راه تو ای خرده دان کنم
گر خامه ریزد از کف جود تو رشحه ای
ابر بهار را ز حیا خوی فشان کنم
هر جا حدیث پنجهٔ خصم افکنت شود
از طعنه، نی به ناخن شیر ژیان کنم
از اعتدال طبع تو گر سر کنم سخن
صدگل به دامن تهی مهرگان کنم
نگذاشت جوش رعشه خجلت،کف مرا
تا خامه در ثنای تو، رطب اللّسان کنم
ازگردش زمانه ناساز، شد ضرور
چندی، وداع بزم تو ای قدردان کنم
از صبر، می زند دل مغرور لاف ها
خواهم که خویش را به فراق امتحان کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم
از چشمه های چشم جهان خون روان کنم
عهدیست در ازل بتو ما را که تا ابد
برهر چه رای عشق بود من همان کنم
ناصح چه منعم از می و معشوق میکنی
[...]
صد خنده واکشم ز تو تا ترک جان کنم
در خون صد بهار روم تا خزان کنم
تیغش ز سخت جانی من کند اگر شود
لوح مزار خویش ز سنگ فسان کنم
ایدون پس از دعای تو ختم بیان کنم
ختم بیان به خاتم پیغمبران کنم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور ثبت نام کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.