گنجور

 
حزین لاهیجی

مداوای جنون از دیده بی‌خواب می‌آید

کز او دایم به گوش من، صدای آب می‌آید

شبی در بزم بی‌سامان من ای هم‌نشین، بنشین

چراغ داغ من کافی‌ست، تا مهتاب می‌آید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode