گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

ای سوختهٔ عشق چرا کم ز سپندی؟

از خویش برون آی به یاهوی بلندی

بر خویش نبالیم به درویشی و شاهی

بر دوش نداریم پلاسی و پرندی

با سوخته جانان چه کند آتش دوزخ

من ساخته ام با تب هجران تو چندی

مردی بود از نفس خطرناک گذشتن

زبن خندق آتش، بجهانیم سمندی

گفتی که حزین در غم ما، حال دلت چیست؟

آتش به دل سوخته ام باز فکندی

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
صوفی محمد هروی

دارم دل دیوانه گرفتار به بندی

ای همنفسان در خم ابروی کمندی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
اسیر شهرستانی

در آتش دارم از هر عضو بندی

گزندی هر کسی دارد سپندی

به دام سایه سروم گرفتار

ز استغنا بلندی قد بلندی

رهایی سرنوشت طالعم نیست

[...]

قاآنی

اکنون که در رزق گشادست خداوند

انصاف نباشدکه تو بر خویش ببندی

بر حالت خود گریه کنی روز قیامت

بر حال تهیدست گر امروز بخندی

محیط قمی

المنة الله که گرفتار کمندی

گشتیم و برستیم زهر قیدی و بندی

صد شکر که بخت خوش و اقبال بلندم

به نمود گرفتار سر زلف بلندی

شادم که به پای دل دیوانه نهادم

[...]

ترکی شیرازی

آنانکه ز عشق تو مرا طعنه زنندی

ای کاش! چو من عاشق و دیوانه شدندی

گر عاشق و دیوانه شدندی چو من امروز

خود طعنه به دیوانگی من نزدندی

احوال دل مرغ گرفتار چه داند؟

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه