شمارهٔ ۶۵۴
من صبر ز مژگان سیه تاب ندارم
لب تشنهٔ تیغم، به گلو آب ندارم
در، خانهٔ غارت زده را باز گذارند
تا روی تو رفت از نظرم خواب ندارم
آسوده ام ازکعبه و آزاده ام از دیر
جز قبلهٔ ابروی تو محراب ندارم
جایی که نگاه تو بود حاجت می نیست
پروای چراغ شب مهتاب ندارم
عشق آمد و من همسفر خانه به دوشان
ویران کده ای در خور سیلاب ندارم
گر رفت گل اشک، دل خون شده دریاست
این نیست که خار مژه شاداب ندارم
خشک است دماغ من و ذوق چمنم نیست
مخمورم و پروای می ناب ندارم
آرام حزین از دل من شور لبت برد
چشم نمک انباشته ام، خواب ندارم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...