گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

ای تاب سنبلت زده بر مشک ناب خط

حسنت کشیده بر ورق آفتاب خط

رسم است موی را رسد از شعله پیچ و تاب

زانرو نمی شود، نخورد پیچ و تاب خط

محرومیم ز رحم تو بسیار دور بود

جایی که شد ز لعل لبت کامیاب خط

چشم آن عذار ساده نیارد ز شرم دید

شاید برآرد آن گل رو، از حجاب خط

تب پرده پوش شمع کجا می شود حزین ؟

آن حسن شوخ را نکند در نقاب خط

 
 
 
امامی هروی

خیز ای کشیده حسن تو بر آفتاب خط

کامد پدید بر مهت از مشک ناب خط

گوئی به پشت گرمی تاب و رخت کشید

گردون ز تار زلف تو بر آفتاب خط

لعلت ز بهر نرگس خونخوار، تا نوشت

[...]

جامی

بر آب می کشد رخت از مشک ناب خط

بس طرفه کاتبی که نویسد بر آب خط

در خط شد آفتاب ز روی تو تا کشید

از مشک گرد دایره آفتاب خط

باشد دهان تنگ تو از هیچ نقطه ای

[...]

میرداماد

حسنت کشید گرد مه از مشک ناب خط

یعنی کشم ز خوبی بر آفتاب خط

ز آشوب تار زلف تو در رستخیز حسن

شد بر رخ تو نسخه یو م الحساب خط

دود دلم که در سر زلف تو جا گرفت

[...]

صائب تبریزی

چون برق زود می گذرد آب و تاب خط

زنهار دل مبند به موج سراب خط

چون مو برآتش است دمی پیچ وتاب خط

غافل مشو ز دولت پا در رکاب خط

زینسان که چشم مست تو در خواب غفلت است

[...]

جویای تبریزی

تنها نه تنگنای دلم شد خراب خط

عالم بهم برآمده از بیحساب خط

در چشم دید سرخی آن لعل نکته سنج

شنجرف سر سخن بود اندر کتاب خط

زآن روی شعله ناک چو مویی بر آتش است

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه