ای تاب سنبلت زده بر مشک ناب خط
حسنت کشیده بر ورق آفتاب خط
رسم است موی را رسد از شعله پیچ و تاب
زانرو نمی شود، نخورد پیچ و تاب خط
محرومیم ز رحم تو بسیار دور بود
جایی که شد ز لعل لبت کامیاب خط
چشم آن عذار ساده نیارد ز شرم دید
شاید برآرد آن گل رو، از حجاب خط
تب پرده پوش شمع کجا می شود حزین ؟
آن حسن شوخ را نکند در نقاب خط
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد. شاعر با توصیف موهای معشوق که همچون خطی پیچ و تاب دارد، زیبایی او را ستایش میکند. در ادامه، او از دوری و محرومیتش از معشوق صحبت میکند و بیان میکند که در جایی که میتواند لبخند او را ببیند، دچار کمبود است. همچنین، اشاره به شرم و حجاب معشوق دارد و در نهایت به زیبایی او اشاره میکند که هیچ چیز نمیتواند آن را پنهان کند. به طور کلی، شعر احساسات عاشقانه و تمجید از زیبایی معشوق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ای گل زیبای تو که بر روی عطر خوش مشک جلوهگری، زیباییات مانند خطوطی است که بر روی ورق آفتاب نقش بسته است.
هوش مصنوعی: موهای بلند مانند شعلهای هستند که به دور خود میپیچند و تاب میخورند. به همین دلیل، وقتی که مو به این حالت در میآید، دیگر نباید انتظار داشت که خطی که بر روی آن قرار دارد، دچار پیچ و تاب شود یا تغییر شکل بدهد.
هوش مصنوعی: ما از رحمت تو محرومیم و این مسئله به وضوح مشخص است؛ جایی که از لبان زیبایت میتوانستیم بهرهمند شویم، بسیار دور است.
هوش مصنوعی: چشم آن چهره زیبا نمیتواند از شرم نگاه کند، ممکن است لبخند آن گل چهره، از پشت پرده خطیاش نمایان شود.
هوش مصنوعی: نگرانی شاعر از این است که وقتی شمع خاموش میشود و پردهاش کنار میرود، زیبایی و جذابیت آن چهره دلربا دیگر قابل دیدن نخواهد بود. به بیان دیگر، این زیبایی که با ظرافت در خفا است، وقتی در سایه قرار میگیرد، نمیتواند خود را به نمایش بگذارد و از دیده پنهان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خیز ای کشیده حسن تو بر آفتاب خط
کامد پدید بر مهت از مشک ناب خط
گوئی به پشت گرمی تاب و رخت کشید
گردون ز تار زلف تو بر آفتاب خط
لعلت ز بهر نرگس خونخوار، تا نوشت
[...]
بر آب می کشد رخت از مشک ناب خط
بس طرفه کاتبی که نویسد بر آب خط
در خط شد آفتاب ز روی تو تا کشید
از مشک گرد دایره آفتاب خط
باشد دهان تنگ تو از هیچ نقطه ای
[...]
حسنت کشید گرد مه از مشک ناب خط
یعنی کشم ز خوبی بر آفتاب خط
ز آشوب تار زلف تو در رستخیز حسن
شد بر رخ تو نسخه یو م الحساب خط
دود دلم که در سر زلف تو جا گرفت
[...]
چون برق زود می گذرد آب و تاب خط
زنهار دل مبند به موج سراب خط
چون مو برآتش است دمی پیچ وتاب خط
غافل مشو ز دولت پا در رکاب خط
زینسان که چشم مست تو در خواب غفلت است
[...]
تنها نه تنگنای دلم شد خراب خط
عالم بهم برآمده از بیحساب خط
در چشم دید سرخی آن لعل نکته سنج
شنجرف سر سخن بود اندر کتاب خط
زآن روی شعله ناک چو مویی بر آتش است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.