گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

شوریده دلی دارم، دیوانه چنین باید

کز خون نشود خالی، پیمانه چنین باید

عمری ست که می گردم، برگرد سر شمعی

می سوزم و می سازم، پروانه چنین باید

خوب است جفا امّا، با من تو ز حد بردی

باید دلی آزردن، امّا نه چنین باید

خون از مژه می بارم، ای ابر تماشاکن

چشمی که شود گریان، مستانه چنین باید

من دانم و دل کز تو، در عشق چها دیدم

جانم به فدایت باد، جانانه چنین باید

غلتیده دلم در خون پیش صف مژگانی

گرکشته شوی باری، مردانه چنین باید

شوری ست حزین با توکز زمزمه ات امشب

در دیده نمک دارم، افسانه چنین باید

 
 
 
عرفی

هوشم به نگاهی برد، جانانه چنین باید

یک جرعه خرابم کرد، پیمانه چنین باید

تا کرد بنا عشقت، افسانهٔ هجران را

در خواب فنا رفتم، افسانه چنین باید

از بس که غبار غم، از سینه بشد رُفته

[...]

صائب تبریزی

می می چکد از چشمش جانانه چنین باید

از گردش خودمست است پیمانه چنین باید

افسوس نمی داند انصاف نمی فهمد

از رحم دل جانان بیگانه چنین باید

تا بال زند برهم آتش جهد از بالش

[...]

فیض کاشانی

جان سوختهٔ روئیست پروانه چنین باید

دل شیفتهٔ روئیست پروانه چنین باید

تا لب نهدم بر لب جان میرسدم بر لب

احسنت زهی باده پیمانه چنین باید

گه مست زناسوتم گه غرفه لاهوتم

[...]

مشتاق اصفهانی

گردم بسر کویت دیوانه چنین باید

سرگشته یک شمعم پروانه چنین باید

از جای نمیرفتم از صد خم و کارم ساخت

چشم تو بیک گردش پیمانه چنین باید

نه بام و نه در دارد در گشته سرای ما

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه