با تیغبازی مژهات جان که میبرد؟
از چنگ کفر زلف تو، ایمان که میبرد؟
بر کف نهادهام دل صد چاک خویش را
این شانه را به زلف پریشان که میبرد؟
مشکل کشد دلش به سر کوی عاشقان
این شمع را به خاک شهیدان که میبرد؟
ناز و کرشمه، غمزه، به خون جمله تشنهاند
جان از مصاف شیر شکاران که میبرد؟
عشق آزمود قوّت بازوی خویش را
تا پنجهای به پنجهٔ مژگان که میبرد؟
در زیر سنگ مانده کفم از فسردگی
پیغام چاک را، به گریبان که میبرد؟
جز من که در گره زدهام اشک و آه را
اخگر به جیب و شعله به دامان که میبرد؟
بوسیدهایم ما لب جانبخش یار را
حسرت به خضر و چشمهٔ حیوان که میبرد؟
گر بشکنیم زیر لب این خوش صفیر را
پیغامی از قفس به گلستان که میبرد؟
شرمنده کرد گریهام، ابر بهار را
شبنم به شطّ و قطره به عمّان که میبرد؟
نبود تو را حریف، کسی در سخن حزین
با خامهٔ تو، گوی ز میدان که میبرد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیغام بلبلان بگلستان که می برد
و احوال درد من سوی درمان که می برد
یعقوب را ز مصر که می آوردم پیام
یازو خبر بیوسف کنعان که می برد
ما را خیال دوست بفریاد می رسد
[...]
احوال درد ما بر درمان که میبرد؟
وین تشنه را به چشمه حیوان که میبرد؟
غرقم در آب دیده گریان و خون دل
وین ماجرا بدان گل خندان که میبرد؟
ما ذرهایم در خم چوگان زلف دوست
[...]
از من خبر به جانب جانان که میبرد
پیغام عندلیب به بستان که میبرد
یعقوب را دو دیده ز بس گریه تیره گشت
آخر خبر به یوسف کنعان که میبرد
چون آدم از بهشت برون اوفتادهام
[...]
هشیار را به مجلس مستان که میبرد
از بهر عیب خویش نگهبان که میبرد
چندین نگاه حسرت و خمیازه دریغ
از زخم و داغ من به نمکدان که میبرد
چون دست جوهری شده پایم ز آبله
[...]
پیغام چشم من به عزیزان که می برد
این نامه را به مصر ز کنعان که می برد
بی بال و پر به کنج قفس اوفتاده ام
این عندلیب را به گلستان که می برد
دارالشفاست صحبت یاران هوشمند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.