گنجور

 
حسین خوارزمی

از من خبر به جانب جانان که می‌برد

پیغام عندلیب به بستان که می‌برد

یعقوب را دو دیده ز بس گریه تیره گشت

آخر خبر به یوسف کنعان که می‌برد

چون آدم از بهشت برون اوفتاده‌ام

بازم به سوی روضهٔ رضوان که می‌برد

بی‌روی دوست مجلس ما را فروغ نیست

پیغام ما بدان مه تابان که می‌برد

از حال ما خبر که تواند بدو رساند

نام گدا به حضرت سلطان که می‌برد

گر زان که نامه‌ای بنویسم به خون دل

آن را بدان مراد دل و جان که می‌برد

خواهم که جان و دل بفرستم بدو حسین

جان و دلم به جانب جانان که می‌برد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode