به خاطر چون خیال لعل آن رنگین عتاب آید
چو مستان از دهان خامه ام بوی شراب آید
دلی دارم که رنگ از پرتو مهتاب می بازد
چه خواهم کرد، اگر آن آتشین رو بی نقاب آید
حجاب عشق می بندد نظر، مجنون مسکین را
اگر لیلی، برون از پردهٔ شرم و حجاب آید
نمی گردد دل سرگشته ظرف کبریای تو
شکوه بحر،کی در خلوت تنگ حباب آید؟
ز شوخی لیلی ناز آفرین را می کند مجنون
اگر طرز نگاهت، چشم آهو را به خواب آید
ز جیبم صد بیابان خار خار بی خودی جوشد
به خوابم گر شبی آن شاخ گل مست و خراب آید
سمند ناز را یک لحظه ننمایی عنان داری
تو را گر موج خون بی گناهان تا رکاب آید
سیاهی می برد از نامه های ما گنهکاران
نمی آید ز دریا آنچه از چشم پرآب آید
درون لبریز داغ عشق آتش پاره ای دارم
حزین از دل اگر آهی کشم بوی کباب آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و زیبایی معشوقه خود سخن میگوید و احساسات عمیق و پیچیدهاش را نسبت به او بیان میکند. او به تأثیر چهرهی معشوقهاش بر دل و جان خود اشاره میکند و از دلتنگی و غم ناشی از دوری و حجاب عشق صحبت میکند. شاعر به مجنون و لیلی اشاره میکند که عشق و جذبهی زیبایی لیلی باعث میشود مجنون در خواب و خیال غرق شود. او همچنین به درون خود که پر از عشق و درد است، میپردازد و بیان میکند که چگونه این احساسات طاقتفرسا هستند. در کل، شعر فضایی عاشقانه و غمناک دارد که تصویر عمیقی از عشق، جدایی و احساسات انسانی ارائه میدهد.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت چهرهاش، همانند گل سرخ، بر سر من خشمگین میآید و هنگامی که قلمم به نوشتن مشغول است، بویی شبیه شراب از آن به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: دلی دارم که به خاطر نور مهتاب رنگ و روحش را از دست میدهد. چه کار میتوانم بکنم اگر آن کسی که چهرهاش آتشین و جذاب است بیپرده و بیحجاب پیش من بیاید.
هوش مصنوعی: عشق چشم و دل را از دیدن حقایق باز میدارد، اما اگر لیلی از پرده حیا بیرون بیاید، مجنون بیچاره را متوجه خود میکند.
هوش مصنوعی: دل آزرده و سرگردان نمیتواند به وجود بزرگ و عظیم تو پی ببرد؛ دریایی از ویژگیهای تو هست که در خلوت و فضای محدود نمیتواند به درستی نمود پیدا کند.
هوش مصنوعی: مجنون به خاطر شوخیهای لیلی، ناز و زیباییاش را تحسین میکند و اگر نگاه تو به او بیفتد، چشمان آهو را هم به خواب میآورد.
هوش مصنوعی: از جیبم بیوقفه دلی پر از غم و تنهایی جاری میشود. اگر شبی آن گل زیبا و سرمست به خوابم بیاید، چه میشود؟
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه سُمند زیبا و ناز را هدایت نکنی، توجه کن که وقتی خون بیگناهان به رکاب تو برسد، اوضاع بدی پیش میآید.
هوش مصنوعی: ما آدمهای خطاکار، در زندگیمان به مشکلات و سختیها دچار میشویم. این مشکلات مانند سیاهی هستند که از نامههایمان میزنند و ما نمیتوانیم از دریا به خوبی و خلوص چیزی کسب کنیم، حتی اگر از چشمانمان اشک بریزد.
هوش مصنوعی: در دل من آتش عشق به شدت شعلهور است و غمی عمیق دارم. اگر از دل برافروختهام آهی بکشیم، بوی کباب به مشام میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ببستان هر سحرگاهان نسیم مشکناب آید
دهان گل ز چشم ابر هر شب پر گلاب آید
گل اندر بوستان اکنون بدیگر آب و تاب آید
عقیقی روی و مشگین زلف و زنگاری نقاب آید
بنفشه چون دل عاشق کبود و پر ز تاب آید
[...]
نقاب از بهر آن باشد که بربندند روی زشت
تو زیبایی بنام ایزد چرا باید که بربندی
دم صبحی که در میخانه از بهر شراب آید
ز دلها بهر استقبال او بوی کباب آید
اگر در خواب آن شوخ انتظاری های من بیند
در آغوشم بغل واکرده با صد اضطراب آید
مسیحا گر کند بالین ز خشت آستان او
[...]
تو را دادند چشم و دست و پا هر یک دو، الّا دل
که چون لیلی است یک محمل تو را باید یکی باشد
در ودیوار دل از عشق جانان چون خراب آید
فضای دل هماندم پر زنور آفتاب آید
دلم ازآتش عشق پریروئی بود بریان
که چون ازدل کشم هوئی زمن بوی کباب آید
شبی در خواب دیدم می کنم با زلف اوبازی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.