گنجور

 
حزین لاهیجی

گل بی تو مرا به دیده خار است

هر سبزه چو تیغ آب دار است

از نقش قدم بسی فزونتر

در راه تو چشم انتظار است

چون لاله ز داغ دوری تو

خون دل و دیده درکنار است

درمان هزار دردمند است

دردت که به جان بی قرار است

دریاب به پرسشی حزین را

کز لعل لب تو در خمار است

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
فلکی شروانی

این دل چه دلست و این چه یار است

کار من از این دو سخت زار است

کار من مستمند صعب است

کاندر بر من نه دل نه یار است

آبادان بدان سمند میمون

[...]

نظامی

در خاطرم اینکه وقت کار است

که‌اقبالْ رفیق و بخت یار است

مشاهدهٔ ۱۳ مورد هم آهنگ دیگر از نظامی
سید حسن غزنوی

چشمم ز غمت عقیق بار است

رازم ز پی تو آشکار است

از عشق تو بی قرار گشتم

عشق تو هنوز برقرار است

بیچاره دل من ای نگارین

[...]

عراقی

جانا، نظری، که دل فگار است

بخشای، که خسته نیک زار است

بشتاب، که جان به لب رسید است

دریاب کنون، که وقت کار است

رحم آر، که بی‌تو زندگانی

[...]

سعدی

فریاد من از فراق یار است

وافغان من از غم نگار است

بی روی چو ماه آن نگارین

رخسارهٔ من به خون نگار است

خون جگرم ز فرقت تو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه