گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

بلبل و پروانه را عشق گریبان گرفت

این ره بزم، آن یکی، راه گلستان گرفت

تیره شبستان دهر، جای نشستن نبود

دامن جان مرا، صحبت جانان گرفت

جور جهان می شود، قسمت خونین دلان

خار، مکافات برق، ز آبله پایان گرفت

خونی صد خانه است، اشک جهان گرد من

شکرکه این سیل خون، راه بیابان گرفت

آن دل نامهربان سوخت به مرگ حزین

ماتم پروانه را، شمع به سامان گرفت

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
مجد همگر

حس جهانگیر تو مملکت جان گرفت

کفر سر زلف تو عالم ایمان گرفت

دل چو نسیم تو یافت جامه به صد جادرید

دیده چو روی تودید ترک دل و جان گرفت

جان بشد و آستین بر من مسکین فشاند

[...]

سلمان ساوجی

دولت سلطان اویس، عرصه دوران گرفت

ماه سر سنجقش، سر حد کیوان گرفت

هر چه ز اطراف بحر، وآنچه زاکناف بر

داشت به تیغ آفتاب، سایه یزدان گرفت

ماهچه رایتش، سر به فلک برفراشت

[...]

فیض کاشانی

هر که در دوست زد دامن احسان گرفت

و آنکه در دوستی مایة عرفان گرفت

دوستی کردگار معرفت آرد بیار

هر که از این تخم کشت حاصل از آن گرفت

ار در احسان هر انک روی بمقصود کرد

[...]

غروی اصفهانی

تاج سر عقل کل باج ز کیوان گرفت

ز انبیا و رسل بیعت و پیمان گرفت

ز هیبت او مثُل راه بیابان گرفت

بر سر هر شاخ گل، زمزمه دستان گرفت

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه