گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

شهیدان تو را ای نونهال سرگرانی‌ها

نمی‌آید قیامت بر سر، از نامهربانی‌ها

که خودداری کند با جلوهٔ شمشاد نوخیزت؟

ز رفتارت خجالت می‌کشد سرو از روانی‌ها

نهال عیش ما را گر به تاراج خزان دادی

بهار گریه‌ام در پیش دارد، گل‌فشانی‌ها

ندارم قوّت رفتن ز کویت، عجز را نازم

به فریادم رسید فتادگی‌ها، ناتوانی‌ها

عبث عمری‌ست با دل ناخن غم کاوشی دارد

به سعی تیشه نتوان کند کوه سخت‌جانی‌ها

ز طفلی تلخ دارد کام جان را شورش عشقی

نمک در دیده ما شد شکر خواب جوانی‌ها

به هر نکهت نپردازد دماغ پیر کنعانی

نیسم پیرهن در آستین دارد نشانی‌ها

نمی‌فهمد کسی افسانهٔ ما را درین محفل

من و شمعیم داغ، از دولت آتش‌زبانی‌ها

حزین از خارخار دل درین حسرت قفس گاهی

صفیری می‌زنم در یادِ گلبن‌آشیانی‌ها

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

امیرخسرو دهلوی

زمانه شکل دیگر گشت و رفت آن مهربانی‌ها

همه خونابه حسرت شدست آن دوستگانی‌ها

عزیزانی که از صبحت گران‌تر بوده‌اند از جان

چو بر دل‌ها گران گشتند بردند آن گرانی‌ها

نشان همدمان جایی نمی‌بینم، چه شد آری

[...]

جامی

نات سلمی و لکن لاخ برق من مغانیها

بلی منزلگه مقصود را باشد نشانی‌ها

نسیم کوی او بخشد دل امیدواران را

امید کامگاری‌ها نوید شادمانی‌ها

کجا شد آن ز روی او شبم را روشنایی‌ها

[...]

امیرعلیشیر نوایی

زهی از جام عشقت بی‌خودان را دوستگانی‌ها

وزان رطل گران افسردگان را سرگرانی‌ها

نشانت یافت هر کو بی‌نشان شد هست ازان آتش

به هرسو داغ‌هایت بی‌نشانان را نشانی‌ها

به صحرای غمت آواره و بی‌خان‌ومان گشتم

[...]

فیاض لاهیجی

کجا شد آن نمک‌پاشی به زخم از همزبانی‌ها

نهان در هر نگه صد لطف و ظاهر سرگرانی‌ها

کنون گر صد ادا از غیر می‌بینی نمی‌فهمی

چه شد آن خرده‌بینی‌های ناز و نکته‌دانی‌ها

به جادویی خراج بابل از هاروت می‌گیرم

[...]

واعظ قزوینی

به پیری آنچنان گردیده‌ام از ناتوانی‌ها

که نتوانم گشودن چشم حسرت بر جوانی‌ها

گداز آتش هجران او جایی که زور آرد

توان بر طالع خود تکیه کرد از ناتوانی‌ها

ز بار غم چه پروا؟ لیک یار آید چو در گفتن

[...]