به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم
به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم
من اگر چه پیرم و ناتوان تو ز آستان خودم مران
که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانیم
منم ای بَرید و دو چشم تر ز فراق آن مه نوسفر
به مراد خود برسی اگر به مراد خود برسانیم
چو برآرم از ستمش فغان گله سر کنم من خسته جان
برد از شکایت خود زبان به تفقدات زبانیم
به هزار خنجرم ار عیان زند از دلم رود آن زمان
که نوازد آن مه مهربان به یکی نگاه نهانیم
ز سموم سرکش این چمن همه سوخت چون بر و برگ من
چه طمع به ابر بهاری و چه زیان ز باد خزانیم
شدهام چو هاتف بینوا به بلای هجر تو مبتلا
نرسد بلا به تو دلربا گر از این بلا برهانیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساس تنهایی و فاصله عاطفی اشاره میکند. او از محبوب خود میخواهد که در کنار او باشد و از غم و اندوه خود بگوید. با وجود年های پیری و ناتوانی، او همچنان جوانی در دل دارد و به یاد محبوبش روزها را سپری میکند. او به درد فراق اشاره میکند و از آن مینالد، امیدوار است که با وجود زخمهای عاطفی، مهربانی و محبت محبوبش بتواند او را تسکین دهد. در نهایت، شاعر خود را در معرض درد و اندوه ناشی از جدایی میبیند و از محبوبش میخواهد که از این بلاها رهایی یابد.
هوش مصنوعی: در شب، وقتی به فضای خصوصی و آرام خود میرویم، چه چیزهایی در دل پنهان داریم. دوست دارم کنارت بنشینم و تو را نیز در کنار خودم احساس کنم.
هوش مصنوعی: هرچند که من پیر و ناتوان هستم، اما تو مرا از درگاه خود هرگز دور نکن. زیرا همه روزهای جوانیام را در غم تو گذراندهام.
هوش مصنوعی: من دلم برای آن معشوق که دور شده، تنگ است و چشمانم پر از اشک است. اگر به آنچه که میخواهی برسی، خوشحال خواهم شد و هر کاری برای رسیدن به خواستهات انجام میدهم.
هوش مصنوعی: وقتی که از ظلم او نالهای سر میزنم، دلم را از شکایت و درد خالی میکنم و به یاد او به آرامش میرسیم.
هوش مصنوعی: اگرچه به من خیلی آسیب رسانده باشد، اما وقتی که آن مهربان با یک نگاه پنهانی به من محبت کند، همه دردها و زخمها از دلم میرود.
هوش مصنوعی: از گرما و بادهای سوزان این چمن همه چیز سوخته است. حالا چه امیدی به باران بهاری داشته باشم و چه ضرری از خزان برای من مهم باشد؟
هوش مصنوعی: من مانند یک نالهگر بیچاره به خاطر دوری تو گرفتار شدهام. ای دلربا، اگر از این دشواری نجاتم دهی، بلا به تو نخواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تو کشیده تیغ و مرا هوس که ز قید جان برهانیم
به مراد دل برسی اگر به مراد خود برسانیم
همه شب چو شمع ستادهام که نشانمت به حریم دل
به حریم دل چه شود که اگر بنشینی و بنشانیم
چه کنم نظر به مه دگر که ز دل غم تو رود به در
[...]
چه شود اگر که بری ز دل همه دردهای نهانیم
به کرشمههای نهانی و به تفقدات زبانیم
نه به ناز تکیه کند گلی نه به ناله دلشده بلبلی
تو اگر به طرف چمن دمی بنشینی و بنشانیم
ز غم تو خون دل ناتوان، ز جفات رفته ز تن توان
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.