شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم
آه که تار و پود آن رفت به باد عاشقی
جامه تقویی که من در همه عمر بافتم
بر دل من زبس که جا تنگ شد از جدائیت
بی تو به دست خویشتن سینهٔ خود شکافتم
از تف آتش غمم صد ره اگر چه تافتی
آینهسان به هیچ سو رو ز تو برنتافتم
یک ره از او نشد مرا کار دل حزین روا
هاتف اگرچه عمرها در ره او شتافتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به جستجوی محبوبش در تمامی شهرها و خانهها میپردازد، اما هرگز او را نمییابد. او به شدت از جدایی و عاشقی رنج میکشد و احساس میکند که تمام عمرش را صرف این تلاش کرده است. در نهایت، او به عمق دردی که در دل دارد اشاره میکند و بیان میکند که همه تلاشهایش برای یافتن دلبرش بیثمر بوده و هیچ نوری از محبوبش نمیتوانسته بر او بتابد.
هوش مصنوعی: من در هر شهر و کوچهای در جستجوی تو تلاش کردم، از خانهای به خانه دیگر و از در به در به دنبال تو رفتم، اما تو را نیافتم.
هوش مصنوعی: چقدر غمانگیز است که تمام تلاشها و زحماتی که در طول عمرم برای ساختن لباس تقوا کشیدم، اکنون به باد رفته و از بین رفته است.
هوش مصنوعی: به خاطر جدایی از تو، دل من آنقدر دردمند و تنگ شده که ناچار شدم خودم را زخمی کنم و سینهام را بشکافم.
هوش مصنوعی: اگرچه غم من مانند آتش به هر سو میتافته، اما من مانند آینه، از تو روی برنگرداندهام.
هوش مصنوعی: من نتوانستم به هدف و خواستههای قلبی خود در پی آن محبوب غمگین برسم، گرچه سالهای زیادی را به دنبال او گذراندم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.