گنجور

حاشیه‌ها

نگین شکروی در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:

با درود به آقای قاسمی
نوشته حاضر در متن ، مطابق با نسخه اصلی است( ای جان جان، جان جان جان) که اینگونه ترکیبات در اشعار مولانا بوفور به چشم می خورد.

هدایت قاسمی در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۴:

همایون شجریان بیت دوم را اینگونه میخواند : " گرد یک یک حلقه ی گردان او "

هدایت قاسمی در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۹:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:

در بیت چهارم بایستی” ای جان جان ای جان جان “نوشته شود که به اشتباه ” ای جان جان جان جان ” نوشته شده است.

هدایت قاسمی در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۹:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:

در بیت چهارم بایستی" ای جان جان ای جان "نوشته شود که به اشتباه " ای جان جان جان جان " نوشته شده است.

غلامحسین در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۱:۳۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳:

به نظرمیرسد درمصراع دوم بیت چهارم "خورشید" ودر مصراع اول بیت بیستم "زمین" صحیح است

کاوه در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۰:۲۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران:

این شعر یکی از زیباترین اشعاریه که تا به امروز شنیدم
فقط میتونم بگم فوقالعاده ای استاد شهریار

نگین شکروی در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۷:

مصراع دوم از بیت هشتم " کو روی نپوشاند زان پس که بر آرد سر" صحیح است.

حسامپور در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۰۸:۱۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق:

فکر می‌کنم برای اینکه وزن شعر درست باشد بیت
آنکه با نمرود، این احسان کند
ظلم، کی با موسی عمران کند
بهتر است به صورت:
آنکه با نمرود، این احسان کند
ظلم، کی با موسی عمران می‌کند
از لحاظ معنی نیز به صورت درست‌تر می‌باشد،‌چون زمان بیت دوم را به گذشته برده است.

احسان در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۰۲:۳۲ دربارهٔ حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:

لطایف حکمی با نکات قرآنی
درست است.

جلیل در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۲۰:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷۳:

با سلام
در مصراع "گر باد دگر ز من خلافی بینی" گمانم کلمه دوم "بار" باشد, با سپاس...

محمد از بهبهان در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۳ - کلیه و دمنه:

سلام
به جای کلیله دو بار کلیه درج شده لطفا اصلاح شود
ا- بخش 2
2- بخش 3

یوسف صادقی کیا در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۰۸:۲۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۷۲:

اینجا منظور شاعر عرفانی میباشد یعنی من که این همه راز ونیاز کردم واشک ریختم روا نیست که ازاین درگاه فیضی نبرم واز دیگران عقب بمانم و منظور از گلاب احتمالا گرفتن حاجات است

محسن در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۵۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴:

به نظر این حقیر مصرع دوم بیت اول بایستی بدین گونه اصلاح شود:
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست

ناشناس در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:

استقامت و پشتکار در تذهیب نفس

لطیف در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۷:

زان پس که بر آرد سر کور وی نپوشاند؟ میشه درباره قافیه این مصرع توضیح دهید که چرا حرف د در قافیه اش استفاده شده؟ ممنون

شادان کیوان در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۰۲:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

برای اطلاع جناب امیر ،مختصری میاورم.
این غزلی است عرفانی که شاعر احساسات و عواطف خود را نسبت به معشوق (خداوند) اینگونه بیان مینماید:
یاد و نام ترا همواره در دل داریم و حتی نسیمی که از لابلای گیسوی تو گذشته باشد برای پیوند دلهای ما کافی است.
با وجود ادعای کسانی که مارا از عشق تو منع میکنند، زیبایی و ملکوت چهرهُ تو بهترین دلیل ما برای ادامهُ عشق ما به توست.یعنی چون آنها زیبایی تو را ندیده اند از این دلیل موجه ما بعشق تو بیخبرند.
غده یا برامدگی کوچک زیر غبغب را سیب زنخدان و گودی کوچک گونه یا چانه را چاه زنخدان میگویند و یکی از مظاهر زیبایی بوده اند. یوسف هم که از زیبارویان افسانه ای دنیای شعر و شاعری است. در بیت سوم شاعر زیبایی معشوق را در حدی توصیف میکند که از قول سیب زنخدان یار نقل میکند که هزار یوسف را در چاه زنخدان او میبیند. یعنی زیبایی هزار یوسف مصری بپایُ زیبایی یک فقره چاه زنخدان یار نمیرسدچه برسد به تمام اندام یار.
شاعر در بیت بعد از عدم دستیابی خود به معشوق گلایه نمیکند و آنرا از بخت پریشان و دست کوتاه خود میداند. بقول سعدی دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.
در سه بیت آخر شاعر از معشوق میخواهد که این مطالب را به دربان در خلوت سرای خاص خود بگوید: اینکه فلانی(شاعر/عاشق) از گوشه نشینان درگاه ما(معشوق) است، اگرچه بصورت ظاهر در مقابل ما در پردهُ حجب است و روی ما بر او مکشوف نیست،اما همواره ما او را در خاطر خود داریم، و بالاخره اینکه اگر سالی گاهی حاقظ (عاشق) دری زد(خواست بدیدار ما بیاید) در بروی او باز کن چرا که سالهاست مشتاق زیارت ماست.
اینها همه شوق خواجه را در وصل یار و دیدار معبود میرساند که بیقرارانه و در عالم تخیل خود اینچنین با معبودش راز و نیاز میکند.

شادان کیوان در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:

کلمهُ "پرده" که دو بار در بیت چهارم آمده، ایهام ظریفی در خود دارد. پرده هم بمعنای پوشش و ستر است و هم بمعنای پردهُ موسیقی و آن چیزی است که امروز بیشتر به آن دستگاه موسیقی گفته میشود.
دلم زپرده برون شد هم بمعنای اینستکه راز دلم فاش شد و هم اینکه دلم ناساز شد مثل نوازنده ای که در یک ارکستر خارج از نت و دستگاهی که باید، بنوازد. پس مطرب را که اینجا مقامی بالا تر از نوازندگی صرف دارد را بکمک طلبیده تا در پناه آوای او که ناساز نیست و در پرده (دستگاه) است او هم به نوایی برسد. همین ایهام کم و بیش در بیت ماقبل آخر نیز وجود دارد.
"نوا "هم برای خود ایهام دارد و علاوه بر معنای ساده اش که همان به آب و نانی رسیدن و سر و سامانی گرفتن باشد، نام دستگاه یا پرده ای در موسیقی هم هست.
در بیت هشتم با توجه باینکه کلمهُ " همیشه" افادهُ مثبت دارد و "نمیرد" نفی است، پس مصراع دوم را باید با مکثی بین "آتشی که نمیرد" و " همیشه" خواند.

شادان کیوان در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۰۰:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

"برخاست" های بکار رفته در ردیف این غزل هر کدام به یک معنی هستند. در بیت اول بمعنای رخت بر بستن، در بیت دوم و سوم بمعنای دچار شدن ، در بیت چهارم بمعنای اقدام کردن، در بیت پنجم و هفتم بمعنای بلند شدن و بهوا برخاستن و در بیت ششم بمعنای (ناز) کردن و (افاده) فروختن.
در توضیح بیت سوم اشاره به نقش شمع در ادبیات شعرای پیشین ما خالی از لطف نیست. اولا فتیلهُ شمع زبان شمع شناخته شده و چون با سوختن و آب شدن شمع سر فتیله را میچینند که از بلندی شعله آن بکاهند، اینکار را شعرا دز قالب زبان درازی شمع و لزوم بریدن زبان آن آورده اند و خواجه در جایی شمع را "شوخ سر بریده که بند زبان ندارد" نامیده .
پرش هایی که گهگاه بواسظهُ اختلال در سوختن آن پدید میاید را خندهُ شمع نامیده و اکثرا (مثل همین غزل) آنرا مستوجب خسارت و غرامت (که همان سوختن و آب شدن است)دانسته اند.
اینکه پروانه ها یا شب پره هایی کورکورانه بدور روشنایی شمع گشته و درنهایت به آتش شمع سوخته اند هم بحساب سنگدلی شمع گذاشته شده و آب شدن و خاموش شدن شمع را در نهایت تقاص خون پروانه دانسته اند.(دیدی که خون ناحق پروانه شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند) اینها همه تعبیرات و سخن آرایی های زیبایی هستند که به شیرینی و زیبایی ادبیات کهن ما کمک کرده اند.
ایهام ظریفی هم در بیت چهارم بین "هواداری "و باد بهاری (که خود از جنس "هوا"ست) برقرار است.

شادان کیوان در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

در بیت چهارم با توجه به ضمیر "او" که در هر دو مصرع آمده، "باده نوشی" و "زهد فروشی" را میتوان با یای نکره هم خواند اما درست تر آنست که با یای نسبت خوانده شود
این غزل از معدود غزلیات خواجه است که بیت تخلص ندارد.

د-ش-ر در ‫۱۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۲۰:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۵ - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان:

3.به جای “گفت موسی با کی است این فلان

باید نوشته شود “گفت موسی با کی هستی ای فلان”
لطفا تصحیح شود.
---
پاسخ: متن مصرع مطابق نسخ معتبر چاپی و صحیح است.

۱
۵۲۸۳
۵۲۸۴
۵۲۸۵
۵۲۸۶
۵۲۸۷
۵۴۷۴